این فایل در سایت های دیگر با قیمت های بالاتری به فروش می رسد.
«اصطلاح تدریس، اگر چه در متون علوم تربیتی مفهومی آشنا به نظر میرسد، اکثر معلمان و مجریان برنامههای درسی با معنی و ماهیت درست آن آشنایی دارند. برداشتهای مختلف معلمان از مفهوم تدریس میتواند در نگرش آنان نسبت به دانش آموزان و نحوهٔ کار کردن با آنها تأثیرمثبت یا منفی بر جای گذارد. برداشت چند گانه از مفهوم تدریس میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ از مهمترین آنها ضعف دانش پایه و اختلاف در ترجمه و برداشت نادرست معلمان از دیدگاههای مختلف تربیتی است. گاهی آشفتگی و اغتشاش در درک مفاهیم تربیتی به حدی است که بسیاری از کارشناسان، معلمان و دانشجویان این رشته مفاهیمی چون پرورش، آموزش، تدریس و حرفه آموزی را یکی تصور میکنند وبه جای هم به کار میبرند. این مفاهیم اگر چه ممکن است در برخی جهات وجوه مشترک و در هم تنیده داشته باشند، اصولاً مفاهیم مستقلی هستند و معنای خاص خود را دارند.
پرورش یا تربیت «جریانی است منظم و مستمر که هدف آن هدایت رشد جسمانی، شناختی، اخلاقی و اجتماعی یا به طور کلی رشد همه جانبه شخصیت دانش آموزان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعداد آنان است» (سیف،1379، 28). بر اساس چنین تعریفی پرورش یک نظام است، نظامی که کارکرد اساسیاش شکوفا کردن استعداد و تربیت شهروندانی است که هنجارهای مورد پذیرش جامعه راکسب کنند و متعهد به ارزشهای آن باشند. حتی بسیاری از صاحب نظران تربیتی کارکردی فراتر از کارکرد ذکر شده برای پرورش قائلاند و معتقدند که القای ارزشها و سنتها و اخلاقیات پذیرفته شده جامعه به افراد یکی از قدیمیترین دیدگاه پرورشی است، به جای چنین کارکردی، نظام تربیتی باید رشد مهارتهای شناختی از قبیل تفکر انتقادی، تحلیل ارزشها و مهارتهای گروهی را در کانون کارکردهای خود قرار دهد تا زمینهٔ مردم سالاری در جامعه فراهم شود. (میلر،1983) گروهی دیگر نیز بر این باورند که نظام تربیتی باید عامل تغییر و تحول اجتماعی باشد. (فریره، 1972)
تحلیل مفاهیم و کارکردهای ذکر شده نشان میدهد که به هیچ وجه نمیتوان مفهوم «پرورش» را با مفاهیمی چون آموزش، تدریس و یا حرفه آموزی یکی دانست. پرورش مفومی کلی است که میتواند سایر مفاهیم را در درون خود جای دهد.
مفهوم آموزش برخلاف پرورش یک نظام نیست، بلکه آموزش فعالیتی است هدفدار واز پیش طراحی شده، که هدفش فراهم کردن فرصتها و موقعیتهایی است امر یادگیری را در درون یک نظام پرورشی تسهیل کند و سرعت بخشد. بنابراین آموزش وسیله ای است برای پرورش، نه خود پرورش. آموزش یک فعالیت مشخص و دقیق طراحی شده است؛ پس هدفهای آن دقیق تر و مشخصتر و زودرستر از هدفهای پرورشی است. آموزش ممکن است با حضور معلم ویا بدون حضور معلم از طریق فیلم، رادیو، تلویزیون و سایر رسانهها صورت گیرد.
مفهوم تدریس به آن قسمت از فعالیتهای آموزشی که با حضور معلم در کلاس درس اتفاق میافتد اطلاق میشود. تدریس بخشی از آموزش است و همچون آموزش یک سلسله فعالیتهای منظم، هدفدار واز پیش تعیین شده را در بر میگیرد و هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیری از سوی معلم است. به آن قسمت از فعالیتهای آموزشی که به وسیلهٔ رسانهها و بدون حضور و تعامل معلم با دانش آموزان صورت میگیرد به هیچ وجه تدریس گفته نمیشود. بنابر این آموزش معنایی عامتر از تدریس دارد. به عبارت دیگر میتوان گفت هر تدریسی آموزش است، ولی هر آموزشی ممکن است تدریس نباشد.
چهار ویژگی خاص در تعریف تدریس اجتماعی
وجود دارد که عبارتاند از:
الف ) وجود تعامل بین معلم و دانش آموزان
ب) فعلیت بر اساس اهداف معین واز پیش تعیین شده
ج ) طراحی منظم با توجه به موقعیت و امکانات
د) ایجاد فرصت و تسهیل یادگیری. » (شعبانی، ص 9، 1382)
بیان تجارب حاصل از سمت اجتماعی:
«تدریس عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد، بر اساس طراحی منظم و هدفدار معلم، برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد. تدریس مفاهیم مختلف مانند نگرشها، گرایشها، باورها، عادتها و شیوههای رفتار وبه طور کلی انواع تغییراتی راکه میخواهیم در شاگردان ایجاد کنیم، دربر میگیرد.» (میرزا محمدی، ص 17، 1383)
«این روش با روش سخنرانی تفاوت دارد زیرا در روش سخنرانی، معلم مسئول دادن اطلاعات به دانش آموزان است. در حالیکه در این روش اطلاعات توسط دانش آموزان جمع آوری و ارائه میگردد. این روش میتواند مشخص کند که دانش آموزان تا چه اندازه میدانند. این روش یک موقعیت فعال برای یادگیری به وجود میآورد. نقش معلم در کنفرانس صرفاً هدایت و اداره کردن جلسه و جلوگیری از مباحثاتی است که منجر به انحراف از موضوع کنفرانس و روال منطقی آن شود. این روش برای کلیه دروس وسنین مختلف کاربرددارد.