چکیده
بی شک همهٔ انسانها در طول زندگی با مسائلی رو به رو میشوند که آنها را وادار به فکر کرده تا برای حلّ مشکل خود به دنبال چاره بگردند. حلّ مسأله در زندگی از مهمترین مشغولیات ذهن بشر است لذا بسیاری از دانشمندان و متفکّران معتقدند که: «هدف کلّی هر آموزشی عبارتت است از پرورش استعدادها و تواناییهای فرد برای حلّ مسأله» در این سخن هدف و منظور از «مسأله» هر نوع مشکل و سؤالی است که در زندگی روزمره برای ما پیش میآید. با توجّه به اهمیّت موضوع حلّ مسأله در زندگی روز مره برهمهٔ دست اندرکاران تعلیم و تربیت به ویژه معلمانن محترم فرض است که شرایطی رافراهم آورند تا شاگردان با مسائل گوناگون (به خصوص مسائل در حوزه ریاضی) مواجه شده و به حلّ آنها اقدامم نمایند. من نیز با عنایت به ناتوانی و ضعفی که دانش آموزانم در حلّ مسائل ریاضی داشتند برخود واجب دانستم، به نحوی مقتضی، اقدام به رفع این مشکل نمایم و هدف خود را آموزش روش حلّ مسأله و راهبردهای آن به دانش آموزان پایهٔ دوّم ابتدایی قرار دهم.
مقدمه
توصیف وضعیت موجود
اوایل مهر ماه سال 91 یک ارزشیابی تشخیصی از درس ریاضی برای دانش آموزان پایهٔ دوّم ابتدایی برگزار نمودم. بعد از پایان آزمون جدول تجزیه و تحلیل سؤالات را تکمیل نموده و به بررسی نتایج حاصل از آن پرداختم. یافتههای من از بررسی جدول تجزیه و تحلیل سؤالات حاکی از آن بود کهه دانش آموزان در سؤالهای ریاضی ضعف داشتند. هیچ کدام از شاگردان به این سؤالات پاسخ کامل ندادند یعنی هر چهار نفر نتوانستند مسأله ها را به طور کامل حل کنند. به طور میانگین از چهار نمرهٔ این سؤالها فقط یک نمره کسب نمودند. این موضوع نگرانی مرا برانگیخت. لذا آزمون دیگریی ترتیب دادم. این بار زمان بیشتری را برای پاسخ دادن به سؤالات اختصاص دادم ولی باز هم تقریباً همان نتایج به دست آمد یعنی: «شاگردانم درر حلّ مسائل ریاضی ناتوان بودند.»
به نظر من بیشتر این ناتوانی در: (1- مشکل در خواندن مسأله. 2- عدم درک مسأله توسط شاگردان.3- عدم شناخت روشی برای حلّ مسأله. 44- عدم توانایی در حل و طرح مسأله.) میباشد.
وقتی از ضعف و ناتوانی شاگردانم در حلّ مسأله های ریاضی اطمینان کامل حاصل نمودم. موضوع برایم بسیـار نگران کننده شد و مرا وادار کـرد تا علّتهای بروز مشکل را جویا شده و برای رفع آن راه حلهای اساسی در نظر بگیرم.
اهمیّت و ضرورت حلّ مشکل:
«حلّ مسأله» غایت اصلی ریاضیات در مدارس است و رویکرد جدید آموزش ریاضی «ساخت گرایی» نیز بر آموزش برای حلّ مسأله و تمرکز معلّم بر شیوههایی از تدریس ریاضی که بتوان از آن برای حلّ مسأله استفاده کرد تاکید دارد.
پیامدهای حلّ مشکل (حلّ مشکل چه تأثیری در دانش آموزانم دارد؟):
با آموزش مهارت حلّ مسأله:
1) مهارت تجزیه و تحلیل دانش آموزانم رشد نموده و قدرت درک، یادگیری و استدلال آنان افزایش خواهد یافت.
2) توانایی درحلّ مسـأله، درست اندیشیدن و ایجاد نظم فکری در دانش آموزانم پرورش مییابد.
3) دانش آموزانم در حلّ مسائل کاربردی ریاضی در زندگی روزمره مشکلی نخواهند داشت.
4) دانش آموزانم فرآیندی را می آموزندکه طی آن به راحتی خواهند توانست مسائل زندگی روزمره خود را حل نمایند.
دلایل انتخاب موضوع اقدام پژوهی:
1) ناتوانی و ضعفی که شاگردانم در حلّ مسأله های ریاضی دارند. (با توجّه به نتایج ارزشیابیهای تشخیصی و گزارش معلّم راهنما).
2) جامعیت موضوع یعنی اغلب معلّمان به نوعی با این مشکل روبه رو هستند. (بر اساس آمار و نتایج پرسش نامه تستی)
3) عدم طرح موضوع و تحقیق پیرامون آن چه به صورت دانشگاهی و چه به صورت اقدام پژوهی.
4) عدم توجّه کافی کتابهای ریاضی به مبحث مهارتهای ریاضی به خصوص مهارت حلّ مسأله در دوره ابتدایی، تخصصاً در پایهٔ دوّم ابتدایی.
اهداف مورد نظر در اقدام پژوهی:
حال با عنایت به موارد مطرح شده، در این فعّالیّت علمی اهداف زیر را دنبال نمودم:
1) روش حلّ مسأله را بر اساس الگوی چهار مرحله ای جُرج پولیا به دانش آموزانم آموزش دهم.
2) راهبردهای حلّ مسأله را با توجّه به شرایط سنی و سطح توانایی به دانش آموزانم آموزش دهم.
3) مهارت دانش آموزانم را در حل مسائل ریاضی پایه دوّم ابتدایی ارتقاء دهم.