« ویژه ارتقاء رتبه شغلی .......»
این فایل در سایت های دیگر با قیمت های بالاتری به فروش می رسد.
مقدمه
داشتن یک ارتباط صحیح با دانش آموزان در کلاس مستلزم آشنا شدن با ویژگیهای عمده رفتاری آنهاست. در واقع داشتن تعاملی مناسب با دانش آموزان در گروه شناختی صحیح و البته نه همه جانبه از افراد است، چرا که هیچگاه نمیتوان یک انسان را از تمامی جوانب شناخت وقتی شناخت کلی از شاگردان پیدا کردیم قادر خواهیم بود سازگاری مناسبی با آنها پیدا کنیم.
عمده ترین عوامل ایجاد تفاوت های فردی در افراد گوناگون به هوش ، استعداد ، خلاقیت ، شخصیت ، انگیزش ، جنسیت و محرومیت های فرهنگی مربوط می شود . لذا اگر دو نفر در شرایط مساوی امکان انجام یک فعالیت واحد را ندارند به دلیل تفاوتی است که در ویژگی های فوق الذکر وجود دارد . اما علی رغم دلایل مبرهن در وجود تفاوت های فردی شاید بدلایلی موجه و غیر موجه برنامه ریزان آموزشی برنامه واحدی را برای سراسر کشور و تمامی جنسیت ها طراحی وبه اجرا می گذارند بدون آنکه برای تفاوت های فراگیران جایی در برنامه ها در نظر بگیرند در این برنامه همه فراگیران باید در طی مدتی معین با حضور درکلاسهای درس و پیروی از روش سنتی و کلیشه ای معلم تعداد مشخصی درس ویا واحد درسی را بدون کم و کاست با حداقل نمره ده بگذرانند در نتیجه این گونه بی توجهی ها مشکلات متعددی برای فراگیران از قبیل افت تحصیلی ، ترک تحصیل و روی آوردن به بزهکاری های اجتماعی ایجاد می شود . بنظر میرسد برای لحاظ کردن کردن تفاوت های فردی فراگیران درآموزشها لازم است در برنامه های درسی ، نحوه آموزش ها ، زمان آموزشها و محتوای مواد درسی برای هر جنسیت انعطاف لازم ایجاد گردد . به همین منظور یکی از روشهای آموزشی که امروزه در اغلب کشورها مورد استفاده قرار می گیرد آموزش از راه دور می باشد. خوشبختانه آموزش از راه دور در کشورمان از سه سال پیش در دوره های راهنمایی ، متوسطه و پیش دانشگاهی فعالیت های خود را آغاز کرده است. در روش آموزشی آموزش از راه دور تا اندازه ای در زمینه زمان حضور در کلاس ، تعداد درسهای انتخابی و روشهای استفاده از آموزشها برخی انعطاف ها را با توجه به تفاوت های فردی در نظر گرفته است. بطوری که شاغلین به تحصیل در مراکز آموزش از راه دور با توجه به توانایی های خود درس ویا واحدهای درسی را اخذ و با بهره مندی از روشهای مختلف واستفاده از تکنولوزی آموزشی نسبت به مطالعه آن درسها اقدام می نمایند .
می توان قبول کرد که آگاهی از وجود تفاوتهای فردی بین انسان ها ، چه کودکان و چه بزرگسالان به اندازه خلقت انسان قدمت دارد، زیرا انسان های اولیه ، زمانی که در غارها یا جنگل ها زندگی می کردند، از متفاوت بودن یکدیگر کاملا آگاه می شدند و عکس العمل های متفاوتی را از خود نشان می دادند.
در ادبیات کهن سرزمین ما نیز مساله تفاوت های فردی در هر دوره ای مورد توجه بوده و هر کاری را به هر کسی نمی دادند و از همه کس نیز انتظارات یکسانی را نداشتند.
دانش آموزان از نظر فردی ، خانوادگی و فرهنگی با یکدیگر تفاوت دارند . این تفاوتها از نیازهای خاص روانی و استعداد آنها سرچشمه می گیرد و بر فرایند یادگیری آنها تاثیر می گذارد و موجب می شود تا آنها مطالب متفاوتی را یاد بگیرند .
مدرسه کارخانه صنعتی نیست که دارای تولیدات یکسان و هم شکل باشد . دانش آموزان در علایق ، استعداد و هوش ، خلاقیت ، تجارب و نیازهای خاص روانی با یک دیگر تفاوت فاحش دارند . لازم است به تفاوتها بها دهیم و بدانیم که تشابه حرکتی ، غیر خلاق و ملال آور است ؛ در حالی که جوهر یادگیری و همکاری بر اساس ارزش دادن به تفاوت هاست.
یکی از رساله های مهم وزارت آموزش و پرورش و معلمان ، کشف استعداد های متفاوت دانش آموزان به گونه ای است که هر فرد به کمال مطلوب خود برسد و برای جامعه نیز مفید باشد .
تفاوتهای روانی و جسمانی دانش آموزان
در این مقاله تلاش بر این است که نشان داده شود اولا دانش آموزان از نظر فردی خانوادگی و فرهنگی با یکدیگر تفاوت دارند ثانیا این تفاوت بر فرآیند یادگیری آن ها اثر می گذارد و موجب می شود تا آن ها مطالب و مسایل متفاوتی را یاد بگیرند و در میزان یادگیری نیز تفاوت داشته باشند و در بحث از تفاوت های فردی به تفاوت های دانش آموزان دختر در بین خود و تفاوت های فردی به تفاوت های دانش آموزان دختر در بین خود و تفاوت های پسر در بین خود اشاره می شود ضمنا تفاوت های دانش آموزان پسر در بین خود اشاره می شود . ضمنا تفاوتهای دختر و پسر نیز مورد مقایسه قرار می گیرد . در بیان علل وجود تفاوت های فردی بین دانش آموزان ، به دو عامل محیط و توارث اشاره می شود در دنباله وجود تفاوت در خانواده و فرهنگ مورد بررسی قرار می گیرد . تاثیر تفاوت های خانوادگی و فرهنگی بر یادگیری دانش آموزان آخرین بخش را تشکیل می دهد .
در یک کلاس که دانش آموزان دارای مشترکاتی از قبیل سن ، جنس ، زبان ، جامعه و ... تفاوتهای زیادی هم با یکدیگر دارند. این تفاوتها در سه نوع از شاگردان جلب توجه میکند. و البته منظور از تفاوتها همان تفاوتهای روانی و جسمانی است.
گروه اول
در بین شاگردان یک کلاس عدهای هستند که باصطلاح افراد بدون دردسر نامیده میشوند. که درس خوان و وقتشناس و بیآزار هستند، دوستان معدود و مانند خودشان دارند، سر بزیرند و حتی چندان سوال نمیپرسند اما تکالیفشان را انجام میدهند. برای امتحان دلشوره زیادی دارند و هیچ رقابت قابل ملاحظهای بین آنها دیده نمیشود. در هیچ گروهی عضو نمیشوند، چون فکر میکنند چیزی برای عرضه ندارند. آنها اوقات فراغت را درس میخوانند تا عقب ماندگی که رغم خود دارند، جبران کنند.
گروه دوم
عده دوم افرادی هستند بسیار پر جنب و جوش و کمی هم خودخواه و خود مرکزبین ، هنگام ورود به کلاس سر و صدا راه میاندازند. تا معلم آماده درس گفتن بشود و یک دور کتابشان را دید میزنند و در طول درس معلم را یاری میدهند تا نشان دهند که پیش از او مطالعه کردهاند. نمرات متوسط است، اما هوشیار و زیرک هستند. غیر از کتابهای مدرسه به خواندن جملات و داستانها علاقه نشان میدهند.
آنها به نمرات شاگردان آرام و درس خواندن حسادت میکنند و البته به نوعی معتقدند که آنها درس نمیخوانند بلکه همه چیز را حفظ میکنند. به نظر افراد این گروه سواد داشتن فقط حفظ کردن مطالب کتابهای درسی نیست. این افراد اهل ریسک کردن هستند. دوستان بسیار زیادی دارند چرا که جسور و سر زباندار هستند و بچهها چنین افرادی را دوست دارند. آنها حتی ممکن است برای جذب دوستان بیشتر سر جلسه امتحان افراد ضعیف را بوسیله تقلب یاری دهند.
آنها دوست دارند نماینده کلاس بشوند، به هر بهانهای وارد دفتر مدرسه میشوند، تخته را قبل از معلم پاک کرده و در ردیفهای اول مینشیند. گاهگاهی به تقلید از بزرگترها اخبار هم گوش می کنند. آنها همیشه از لحاظ سر و وضع آراسته ، تمیز و مرتب هستند. در گروههای نمایشی و سرود شرکت میکنند و دوست دارند قبل از همه انشائشان را بخوانند. حتی موقع معمولی صحبت کردن هم صدایشان بلند است. تعداد این افراد در کلاس زیاد نیست.
گروه سوم
عده سوم درست برخلاف عده اول میباشند. بنابراین ترجیحا آنها را افراد پر دردسر مینامیم. ردیفهای آخر کلاس با چنین افرادی آشناست. آنها دوستان بخصوصی دارند، دوستانی که برخلاف مقررات مدرسه لباس میپوشند و وضع و ظاهر خود را درست میکنند. ظاهرا کلاس درس ، معلم و نمره برای این افراد اهمیتی ندارد. آنها موضع قدرت خود را جای دیگری یافتهاند. درس خواندن آنها اجباری است که از سوی والدین و شاید هم اجتماع بر آنها تحمیل شده است. مردود شدن و تجدید شدن نه تنها برای آنها سهمناک نیست، بلکه خیلی عادی مینماید.
آنها به عنوان افرادی ناهنجار شناخته میشوند و این ، رفته رفته برای خود آنان نیز قابل قبول میشود. بنابراین به پرخاشگری و آزار و اذیت همکلاسیها و هم مدرسهایهای خود میپردازند و به این ترتیب همیشه عدهای از آنها شاکی میباشند. با این حساب ترک تحصیل ، فرار از مدرسه ، گرایش به گروههای نامناسب ، بی بند و باری و... در بین این افراد به وفور یافت میشود.
تفاوتهای فردی در قالب تفاوتهای جسمانی دانش آموزان