اين مجموعه به بررسي مباني تکنولوژي ريز پردازندهها مي پردازد و به عنوان يک منبع درسي, براي درس ساختار و زبان ماشين در نظر گرفته شده است. تمرکز ما در اين کتاب، فهم اجزاء سخت افزاري يک سيستم ميکروکامپيوتر و نقش نرم افزار در کنترل سخت افزار است. قسمت عمده آنچه در اين مجموعه ملاحظه مي شود, از بخش هاي مختلف چند کتاب و نيز جزوه درس ساختار و زبان ماشين گردآوري شده است. در اين مجموعه به بررسي ميکروپروسسور هشت بيتي" شريف"، ميکروپروسسور هشت بيتي 8085 , ميکروکنترلر هشت بيتي 8051 و در انتها به اختصار به ميکروکنترلر
باس را ميتوان يک مجموعه خط(سيم) براي انتقال داده بين يک ارسال كننده داده و يک گيرنده تعريف کرد. معمولا خطوط سيگنالي را كه با يكديگر وجه مشتركي دارند پهلوي هم گذاشته و آن را يك باس مي ناميم. به اين ترتيب باس داده, باس آدرس و باس کنترل و غيره را به دست ميآوريم. در يک طراحي مناسب, بايد مسائلي از قبيل مصونيت در مقابل نويز, اثرهاي بارگذاري ac و dc, انعکاس ناشي از پالس هاي منطقي سريع و نيز تداخل بين هاديهاي موازي بايد در نظر گرفته شوند. ولي، از آنجا که ما در اين درس درصدد پرداختن به جنبه الکترونيک عناصر نيستيم، از بحث در باره اين مسائل صرف نظر مي کنيم.
روي باس نوع 1, يک فرستنده سيگنال و يک گيرنده داريم. از آنجا که ميکروپروسسورها با استفاده از تكنولژي MOS ساخته شده اند و توانايي جرياندهي شان بسيار محدود است, به عنوان يک قاعده کلي هرگاه بار روي باس از توانايي جرياندهي ميکروپروسسور بيشتر باشد, يا گيرنده در برد اصلي نباشد بافر لازم است. منظور از بافرکردن باس, اتخاذ روشي براي اطمينان از انتقال سطوح منطقي معتبر بر روي باس است.شکل 1-1 چند نوع بافر متداول را نشان مي دهد. آي سي هايي از خانوادة TTL مانند 74LS245 و 4LS244 اين جنبه گيرا را دارند که در هر آيسي هشت بافر وجود دارد. معمولا نه تنها بافر کردن فرستنده, که بافر کردن ورودي گيرنده ها نيز سودمند است, زيرا اين کار مقدار بارهايي را که مي توانند روي باس قرار بگيرند بسيار زياد ميکند. در مورد اين دو آیسی در بخش 1-1-3 بيشتر توضيح داده شده است.