؟
WTO یا به عبارتی World Trade Organization یک سازمان بینالمللی است که قوانین جهانی تجارت را تنظیم و اختلافات بین اعضا را حل و فصل میکند. اعضای سازمان تجارت جهانی کشورهایی هستند که موافقتنامههای (حدود ۳۰ موافقتنامه) این سازمان را امضا کردهاند. مقر سازمان تجارت جهانی در ژنو، سویس قرار دارد. تا مارس ۲۰۱۳، ۱۵۹ کشور عضو این سازمان شدهاند. تاجیکستان در حال حاضر جدیدترین عضو این سازمان محسوب میشود.
ظهور دهکده جهانی مارشال مک لوهان ،که به دهه ششم از سده بیستم میلادی چون هاله ای از خیالی کم رنگ بیش نمینمود اکنون محقق گردیده و روز از پی روز بر شتابش افزوده میگردد، شتابی که مرزها را زهم گسسته است ،شتابی که انقلابی تکنولوژیکی عظیمی را بسط و گسترش میبخشد و به سوی همسویی ملتها و دولتها و اندیشه ها گام بر میدارد و جوامعی که به سوی جوامع شبکه ای یا بهتر بگویم جامعه شبکه ای دو گام به یک گام پیش میروند تا جنبه ها و ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خویش را به یکدیگر نزدیکتر سازند،آهنگی که شتاب گرفته است و آرمانی که موجبات به هم پیوستگی قلمروهای کوچک را به منظور مشارکت مستقیم در اداره کردن امور فراهم آورده است تا کوچکترین حرکت شرورانه یا فضیلت آمیز از دید عموم پنهان نماند تا عشق به میهن به تنهایی خاک نباشد که به عشق هم میهن بدل گردد و این میسر نخواهد شد تا میهن را وسعتی به گستره جهان بخشند که این عطش را همسویی ملتها ،دولتها و اندیشه ها سیراب خواهد نمود.آیا بشر امروزی با الهام از آرمانگرایی و فرهنگی غنی ومشترک جامعه جهانی مدنی میتواند تا دروازه های جهانی شدن را به روی خود بگشاید؟
جهانی شدن را تا به امروز بسیار تعریف نموده اند منتقدین به نظام سرمایه و سرمایه داری انرا صحنه ای برای گسترش اعمال غیر انسانی و تحکیم سیاست برده داری به وسعت جهان و به یک کلام آمریکایی شدن میدانند و به تغییر جغرافیای سیاسی جهان اشاره دارند در شرایطی که طرفداران جهانی سازی به انتقال تکنولوژی بهبود شرایط نیروی کار و گردش جهانی سرمایه و انتقال آن تکیه میورزند و به پایان یافتن چالش تاریخی با سرمایه اشارت دارند و پایان یافتن منازعات منطقه ای و مرگ جنبش کمونیسم جهانی . که هر کدام از این تعاریف به نوعی تعریفی خاص یا عام برای جهانی شدن نیز تلقی میگردند.
دسته اول جهانی شدن را در مفهوم عام آن عنوان مینمایند و به در هم ادغام شدن بازارهای جهانی و زمینه های توسعه تجارت و سرمایه گذاری مستقیم و جابجایی انتقال سرمایه و کاستن قدرت دولتها و شکافته شدن مرزهای ملی میبینند .
دسته دوم آنرا از قبل سر در برآوردن دولتهای نیرومند ملی و اوج پیروزی سرمایه داری جهانی که به تولید یکسان در برون و درون مرزهایشان ادامه میدهد و سلطه پذیزی و امپریالیسم پروری را در خود میپروراند که با الگوی آمریکایی همخوانی دارد.
دسته سوم که رقابت بی قید و شرط در جهان را توسعه میبخشد و ثروتمند را داراتر و فقیر را بی چیزتر مینماید و رتبه آخر را برای بازار کار و نیروی کار میبیند. و به نفع و صرفه کشورهای شمال و به ضرر کشورهای جنوب ..به عبارتی شمال تا ابد برد .
دسته چهارم که آنرا عصر تحولات عمیق بر انسان میبینند در گستره جهان که در سایه مبادلات متوازن و همگون در آتیه و ناموزون و ناهمگون به اکنون صورت میپذیرد که بر تقسیم عادلانه اهرمهای کسب ثروت تکیه دارد .
و دسته پنجم که بر رشد بازارهای مالی جهان ،فروپاشی نظامهای سلطه گر و سر فرود نیاوردن دول ضعیف،بین المللی شدن دغدغه های بشری همچون مبارزه با بیماریها و جهانی شدن محیط زیست ، کاهش هزینه های هنگفت نظامی و بسط جغرافیای اقتصادی و نه سیاسی، انقلاب تکنولوژیکی اطلاعات و ترابری و ارتباطات و تقسیم کار و ارائه خدمات .