فایل ورد قابل ویرایش
انگیزش سازند بروش اسیدکاری بمنظور برطرف کردن آسیب دیدگی سازند اطراف چاه انجام می شود. در این روش سیال(اسید) با فشار کمتر از فشار حد شکست سنگ مخزن بداخل سازند تزریق می شود.اسیدکاری سازند از سال 1930 بعنوان یکی از بهترین روشهای انگیزش جهت بهبود بهره وری چاههای تولیدی نفت و گاز و همچنین تزریق پذیری چاههای تزریقی مورد توجه بوده است. بطوریکه قدمت آن به حفاری نیز می رسد[1].با گسترش روزافزون کاربرد این روش برای سازندهای مختلف با مسایل و مشکلات جدیدی روبرو شد ,برای حل این مسائل افزایه های متعددی استفاده شد. با وجود عمیقتر شدن چاههاوسخت تر شدن شرایط در دماهای بالا و همچنین افزایش تعداد چاههای افقی این روش نیز به روز شده و هنوز بعنوان یک گزینه مناسب و مقرون به صرفه جهت انگیزش و بهبود بهره دهی مد نظر می باشد.امروزه درجهان 75 تا 80 درصد از کل عملیاتهای انگیزش مربوط به اسیدکاری سازند میباشند, این در حالیست که این روش فقط 20 تا 25 درصد از هزینه کل انگیزشها را شامل می شود
اثر پوسته ای
اثر پوسته ای ناشی آسیب دیدگی و کاهش نفوذپذیری سازند اطراف چاه می باشد. یکی از معمولترین روشهای کاهش اثر پوسته ای انگیزش چاه بروش اسیدکاری سازنداست. اما قبل از انجام هر کاری جهت درمان این بیماری، درک درستی از طبیعت آسیب دیدگی به همراه همه پارامترهایی که شاخص بهره برداری را کنترل می کنند لازم است تا بتوان بهترین روش انگیزش و درمان را اتخاذ کرد.ضریب پوسته ای بعنوان معیاری برای افت فشار اضافی حاصل از آسیب دیدگی سازند از تحلیل داده های چاه آزمایی بدست می آید.از آنجا که ضریب پوسته ای بدست آمده حاصل از آنالیز داده های چاه آزمایی، شامل مولفه هایی است که با مکانیزم های مختلف بوجود آمده اند، لذا شناخت همه این مولفه ها بمنظور انجام یا عدم انجام عملیات انگیزش ضروری بنظر می رسد. جالب آنکه بررسی اجمالی نشان می دهد بسیاری از این مولفه ها را نمی توان توسط اسیدکاری یا دیگر روشهای انگیزشی تغییر داد[2]. انگیزش چاه به روش اسیدکاری، رابطه تنگاتنگی با آنالیز داده های مربوط به چاه آزمایی دارد. گاهی اوقات بسیاری از پارامترهایی که در انتخاب کاندیدای مناسب جهت انگیزش به این روش نقش موثری دارند درنظر گرفته نمیشود.
انتخاب کاندیدای مناسب(تشخیص چاه های با بهره وری کم)
فرایند انتخاب چاه های کاندیدای مناسب عملیات انگیزش در واقع شامل شناسایی چاههایی است که بهره دهی شان کمتر از پتانسیل واقعی تولیدشان می باشد. شرایط زمین شناسی، پتروفیزیکی و مخزنی یک چاه نقش عمده ای در تعیین پتانسیل تولید یک چاه دارند. از لحاظ تئوری اطلاعات کاملی از شرایط زمین شناسی و مکانیزم های تولید مخزن لازم است تا بتوان پتانسیل تولیدی واقعی یک چاه را مشخص نمود. در بسیاری از موارد چنین اطلاعاتی موجود نبوده و مهندس بهره بردار تنها به مقایسه بهره دهی چاه با چاه های مشابه و تاریخچه تولید آن میدان بسنده می کند. شاخص بهره برداری (PI) ، شاخص بهره برداری در واحد ضخامت سازند (PI/h) ، دبی تولیدی (برحسب شبکه در روز)، دبی تولیدی در واحد ضخامت سازند- تخلخل (BOPD/prosity- ft) متغیرهایی اند که می توان از آنها بدین منظور استفاده نمود. انتخاب متغیر بستگی به میزان اطلاعات موجود و در دسترس دارد. این فرایند امکان مقایسه بهره دهی چاه های یک میدان وبررسی رابطه آنها با یکدیگر را ممکن می سازد.پس ازآنکه با استفاده از اطلاعات موجود پتانسیل موجود یک چاه مشخص شد میتوان آنرا با بهره دهی واقعی چاه مقایسه نمود.در صورت کمتر بودن دبی تولیدی چاه از میزان پتانسیل واقعی آن, دلیل یا دلایل موجود باید مورد بررسی قرار گیرند و سپس یک روش درمانی متناسب با آن انتخاب گردد. بعنوان مثال در مواردی که انرژی موجود مخزن توانایی فرازآوری سیال به طور طبیعی را ندارد قرار دادن چاه تحت فرازآوری مصنوعی می تواند راه حل مناسبی باشد، همچنین در مواردی که دبی تولیدی به دلیل محدودیتهای مکانیکی، اندازه نامناسب لوله مغزی یا دیگر وسایل سرچاهی کاهش یافته است استفاده از روشهای انگیزش چاه به هیچ وجه مثمر ثمر نخواهد بود.