فایل ورد قابل ویرایش
مقدمه:
هيچ بخشي از درمانهاي دندانپزشكي به اندازه جلسه اورژانس دردهاي حاد اروفاسيال سبب ترس و ناراحتي بيمار نمي شود. درد مهمترين و بيشترين عاملي است كه بيمار را مجبور به رفتن نزد دندانپزشك مي كند. در نتيجه دندانپزشك براي تشخيص و درمان دردهاي دنداني و ديگر دردهاي فاسيال مسئول است.
درد چيست:
طبق مدلهاي جديد، درد شامل يك جزء مجزا نيست بلكه شامل اجزاء متعددي است كه با يكديگر همپوشاني دارند. طبق تعريف درد يك حس ناخوشايند و تجربه عاطفي ناخوشايند در رابطه با صدمه بافتي واقعي يا بالقوه است كه داراي اجزاء فيزيولوژيك و سايكولوژيك مي باشد.
طبيعت درد:
بطور معمول تجربه درد از سيستم عصبي محيطي آغازمي شود. اين فيبرهاي محيطي يك هسته عصبي دارند كه يا در سيستم عصبي مركزي قرار دارد و يا در يك گانگليون در بافتهاي محيطي قرار گرفته است. در بدن انسان اعصابی وجود دارند كه فقط به محركهاي مضر پاسخ
مي دهند كه به آنها نوسي سپتورهاي آوران اوليه مي گويند كه شامل اعصاب ميلين A دلتا و غير ميلين C هستند.
انتقال درد ادنتوژنيك بطور اوليه بوسيله اعصاب حسي محيطي عصب تري ژمينال صورت مي گيرد. انتهاي محيطي اين اعصاب پالپ دندان و ديگر بافتهاي دهاني را عصب دهي
مي كند انتهاهاي مركزي اين اعصاب نوروترانسيمترهايي از جمله ماده P ترشح مي كنند كه در تشخيص (initiation) درد دخيلند. اعصاب اوران حسي تري ژمينال به همراه شاخه اي از اعصاب سمپاتيك متعلق به گانگليون فوقاني گردني و عروق خوني از آپيكال فورامن وارد پالپ مي شوند.
درون باندلهاي عصبي اعصاب ميلين و غيرميلين موجودند. اعصاب ميلين به نام فيبرهاي A خوانده مي شوند كه بر حسب قطر و سرعت انتقال آنها دسته بندي مي شوند.
بطور غالب فيبرهاي A عاج را عصب دهي مي كنند. فيبرهاي غير ميلين كه به نام فيبرهاي C خوانده مي شوند بدنه پالپ و عروق خوني آنرا عصب دهي مي كنند. فيبرهاي A و C پالپ جزء نوسي سپتورها هستند. بعضي از فيبرهاي A دلتا و C بعنوان مکانورسپتورهاي نوسي سپتور عمل مي كنند كه سبب آگاهي از صدمه بافتي مي شوند و عده اي ديگر پلي مدال هستند يعني به محركهاي مكانيكي، شيميايي، حرارتي پاسخ ميدهند.
فيبرهاي عصبي دندان:
فيبر عصبي – A دلتا:
بيشتر فيبرهاي عصبي ميلينه پالپ از نوع A دلتا هستند. فيبرهاي A دلتا فيبرهاي عصبي نسبتاً بزرگي هستند كه سرعت انتقال سريعي دارد. اين فيبرها زماني وارد پالپ مي شوند به سمت كرونال سير مي كنند شاخه شاخه مي شوند. در زير لايه ادنتوپلاستيك ميلين خود را از دست مي دهند و شبكه عصبي راشكورا تشكيل مي دهند. اين لايه عصبي انتهاي عصبي آزاد را به درون لايه ادنتوبلاستيك مي فرستند كه مسافتي به طول µm200 را به درون توبولهاي عاجي طي مي كند. حركت مايع توبولي در اثر Drilling، پروبينگ و خشك كردن عاج سبب تحريك فيبرهاي A دلتا مي شود. زمانيكه فيبرهاي A دلتا تحريك مي شوند، سيگنالهاي عصبي سريعاً انتقال مي يابند و بلافاصله به صورت درد تيز، سريع و لحظه اي حس مي شوند. پس از قطع تحريك و حذف محرك اين حس درد سريعاً برطرف مي شود. علائم كلينيكي درد حاصل از فيبرهاي A دلتا نشانه اين است كه كمپلكس پالپي-عاجي دست نخورده و سالم است و قادر به پاسخ به محركهاي خارجي است.