فایل ورد قابل ویرایش
قسمتی از متن:
مقدمه
در فرهنگ دهخدا «نوروز»، روز اول ماه فروردین که رسیدن آفتاب است به نقطه اول حمل. (غیاث اللغات). روز اول فروردین که رسیدن آفتاب به برج حمل است و ابتدا بهار است و این را نوروز کوچک و نوروز عامه و نوروز صغیر گویند، و نیز ششم فروردین ماه روز خرداد که نوروز بزرگ و نوروز خاصه گویند.
انسان، از نخستين سالهاي زندگي اجتماعي، زماني که از راه شکار و گردآوري خوراکهاي گياهي روزگار ميگذراند، متوجه بازگشت و تکرار برخي از رويدادهاي طبـيعي، يعني تکرار فصول شد. زمان يخبندانها، موسم شکوفهها، هنگام جفتگيري پرندگان و چرندگان را از يکديگر جدا کرد. نياز به محاسبه در دوران کشاورزي، يعني نياز به دانستن زمان کاشت و برداشت؛ فصلبنديها و تقويم دهقاني و زراعي را بوجود آورد. نخستين محاسبه فصلها، بيگمان در همهی جامعهها، با گردش ماه که تغيـيـر آن آسانتر ديده ميشد، صورت گرفت.
مردمشناسان را عقيده بر اين است که محاسبه آغاز سال، در ميان قومها و گروههاي کهن، از دوران کشاورزي، همراه با مرحلهاي از کشت يا برداشت بوده و بدين جهت است که آغاز سال نو در بيشتر کشورها و آيـيـنها در نخستين روزهاي پائيز، يا زمستان و يا بهار ميباشد. آغاز سال ايرانيان، هر چند زماني دستخوش تغيـيـر گرديد ولي حمزه اصفهاني در کتاب سني ملوک الارض و الانبـيـاء و ابوريحان بـيـروني در آثار الباقيه گويند که آغاز سال ايراني، از زمان خلقت انسان (يعني ابتداي هزاره هفتم از تاريخ عالم) روز هرمز از ماه فروردين بود. وقتي که آفتاب در نصف النهار، در نقطهی اعتدال ربـيـعي بود، و طالع سرطان بود.