فایل ورد قابل ویرایش
چكيده :
مطالعات پژوهشگران نشان مي دهد كه تاكيد بر استفاده از فناوري هاي پيشرفته و گسترش آن در ميان جوامع روستائي تاثيري جز تخريب محيط زيست و پيامدهاي نامطلوب بر روي منابع طبيعي نداشته است . بشر امروزي با توجه به افزايش روز افزون جمعيت تصميم به گسترش بهره مندي خود از طبيعت گرفته است، كه اين امر از طريق استفاده از روشهاي توليد حداكثر و مصرف نهاده هاي فراوان در سيستم كشاورزي و اعمال فشار به زمين انجام مي پذيرد . شاید این روش در كوتاه مدت بتواند پاسخگوي نيازهاي روزافزون انسان باشد ولي با كمي بررسي در مي يابيم كه اين پاسخگويي عواقب منفي و جبران ناپذيري را در پي داشته است كه از آن جمله مي توان به تخريب مراتع ، جنگلها ، آلودگي آب ها و زمينها و تخريب محيط زيست آبزيان و پرندگان اشاره نمود . به همین علت پژوهشگران در سالهاي اخير به فكر استفاده از روشهايي افتاده اند كه علاوه بر حفظ محيط زيست بتواند پاسخگوي نيازهاي جمعيت جهان هم باشد . دانش بومي يكي از اين روشها است كه در سالهاي اخير توجه بسياري از محققين را به خود اختصاص داده است با توجه به روش دستيابي پشتیبان به اين دانش و كاربردي کردن آن در جوامع روستايي ، مي توان بيان نمود كه بكارگيري دانش بومي و احياي مجدد اين دانش ارزنده مي تواند گامي مفيد در پيشبرد اهداف توسعه پايدار محسوب شود ،زيرا بحث توسعه مطلق بدون توجه به پايداري آن، صرفاً به عنوان يك برنامه چندساله مطرح مي گردد كه قابل پيشبرد نيست ، ولي با بهره گيري از امکانات مناسب و ایجاد فضای بحث و تبادل نظر برای محققین و زارعین و تجاربي كه تاكنون از گذشتگان بدست آمده است مي توان اين توسعه را پايدار و ماندگار نمود وبراي نسلهاي آينده گسترش داد .
كليد واژه : دانش بومي ، توسعه پايدار ، محيط زيست
مقدمه
بررسي نتايج طرح هاي توسعه روستايي و كشاورزي در نيمه دوم قرن بيستم نشان مي دهد ، كه اين طرح ها از موفقيت و پايداري چنداني برخوردار نبوده اند و يا اينكه با شكست مواجه شده اند . از نظر پژوهشگران علل عدم موفقيت اين طرحها عبارتند :از عدم استفاده از دانش و اطلاعات كاربردي و در نظر نگرفتن خواسته و انتظارات روستائيان در طرحها و مشاركت ندادن اين قشر در طرحهاي توسعه (عربيون 1384) .گاهي ارائه يك طرح خوب به تنهايي نمي تواند مفيد باشد زيرا، هر چقدر يك طرح از نظر علمي قوي و مناسب باشد ، تا از نظر فرهنگي و كاربردي در يك جامعه روستايي مورد بررسي و تحليل قرار نگيرد نمي تواند با موفقيت مواجه گردد و مقبول واقع شود. در واقع ميزان اثرگذاري يك طرح بيش از جنبه علمي آن ، به جايگاه فرهنگي و مطابقت آن با آداب و رسوم محلي منطقه بستگي دارد . از اين رو پژوهشگران ناچار به بازنگري در انديشه ها و شيوه هاي توسعه پايدار شده اند . آنها دريافتند كه بايد دانش ارزشمند و گرانبهايي كه روستائيان حاملان آن هستند را در تفكر ، برنامه ريزي و تصميم گيري هاي اجرايي خود و به عبارت بهتر در فرآيند توسعه پايدار لحاظ نمايند . اين دانش كه جزئي از سرمايه هاي اصلي ما محسوب مي شود و از آن به دانش بومي تعبير مي گردد، حاصل سالها تعامل پدران ما با طبيعت و تجارب آنان در زمينه زندگي و بهره گيري از طبيعت است ، كه نسل به نسل و سينه به سينه منتقل گشته و اكنون چون گنجينه اي ارزشمند در اختيار ما قرار دارد و بر ماست كه قدرش را بدانيم و از آن بهره گيريم .