چکیده اقدام پژوهی:
اینجانب ........، دارای مدرک ...................، مدت .......... است که در خدمت آموزش و پرورش هستم..
در سال ...... در سمت معاون دبستان ............ واقع در شهرستان ................ به اتمام رساندم.
در دوران خدمتم با دانش آموزی مواجه شدم که دارای اختلالات رفتاری از قبیل شلوغی غیر نرمال، مسخره کردن دیگران، اذیت دادن به دیگر دانش آموزان، حسادت، بی حوصلگی، فحش دادن به دیگران، لجبازی، تنبلی، سردرد مزمن بود.
برای گرد آوری اطلاعات روشهای متعددی وجود دارد؛ با توجه به موضوع پژوهش، به نظر میرسد که ما مجبور باشیم از چند روش به صورت ترکیبی برای جمع آوری اطلاعات استفاده نماییم. در این پژوهش روشهای مشاهده، مشاهده مشارکتی و مصاحبه را انتجاب نمودیم.
برای کاهش حسادت، شرکت دادن فرد در گروه و احساس مسئولیت فرد نسبت به گروه ایجاد میگردد و از والدین فرد خواسته میشود که بین فرزندان تبعیض قائل نشوند و رفتارشان نسبت به فرد ملایم گردد.
برای کاهش پرخاشگری و لج بازی؛ از والدین رزیتا خواسته میشود که بین فرزندان تبعیض نشود و با فرزندان خود با ملایمت ومهربانی رفتار کنند و ویژگیهای مثبت فرزند خود را با تشویق تقویت نمایند. تا فرزند دچار کمبود محبت نگردد. به نظر میرسد یکی از علتهای اساسی پرخاشگری و لج بازی تبعیض و کمبود محبت است. و به فرزند خود بر چسبهای مثبت بزنند تا کودک باور کند که واقعاً دارای ویژگیهای مثبت است.
برای کاهش ضعف تحصیلی، از بین بردن مشکلات عاطفی توسط والدین ومعلم مربوطه، ایجاد انگیزه، تقویت ویژگیهای مثبت، شکوفایی اعتمادبه نفس کودک، توجه لازم به کودک، تغییر نگرش کودک نسبت به خود از جمله عواملی هستندکه میتوانند ضعف تحصیلی دانش آموزرا کاهش دهند.
به نظر میرسد سردرد رزیتا با رفع مشکلات عاطفی ودرسی کودک رفع خواهد شد.
ارائه راهکارها
1- محبت به موقع و متناسب به فرزندان ودانش آموزان، موجب کاهش اختلالات رفتاری میشود.
2- توجه به موقع، محبت، تقویت نکات مثبت، پرورش اعتماد به نفس، موجب نگرش مثبت فرد نسبت به خود و دیگران میشود.
3- ایجاد انگیزه و ایجاد نگرش مثبت فرد نسبت به خود ومعلم و دیگران موجب بهبود وضعیت تحصیلی و رفتاری فرد میشود.
4- بین فرزندان نباید تبعیض قائل شد.
5- بهتر است برای شناسایی و رفع مشکل از راهنماییهای صاحب نظران استفاده گردد.
6- بهتر است برای رفع مشکل، نظریههای علمی و تحقیقات گذشته مورد توجّه قرارگیرد. تا دارای اعتبار میباشد.
1- مقدمه:
اختلالات رفتاری دانش آموزان، یکی از مسائلی است که معمولاً معلمان با آن مواجه هستند. یکی از عوامل بازدارنده در امر تحصیل، اختلالات رفتاری میباشد. معلّمان در برابر اختلالات رفتاری، به شکلهای متفاوتی از خود عکس العمل نشان میدهند. برخی از معلّمان آنان را به شدّت سرکوب میکنند. بعضی از معلمان، در مقابل آنان کو تاه میآ یند؛ بعضی دیگر آنان را به حال خود رها میکنند. امّا واقعیت این است که در این حالت مشکل ادامه خواهد یافت و مشکلات دیگری نیز به دنبال خواهد آورد.
به نظر میرسد راه منطقی این است که وقتی مشکلی در کلاس پیش میآید؛ بهتر است ابتدا آن مشکل شناسایی شود سپس آن مشکل به صورت علمی مورد بررسی قرار گیرد. بعد از آن راه حلهایی جهت رفع مشکل پیدا کرده و به صورت عملی آن مشکل رفع گردد.
2- توصیف وضعیت موجود و تشخیص مسئله
. معمولاً برای آشنایی بیشتر با وضعیت درسی و اخلاقی دانش آموزان پروندههای آنان را در آغاز سال تحصیلی مورد مطالعه قرار میدهم. همچنین در مورد خصوصیات اخلاقی ودرسی دانش آموزان از معلم سال قبل سوالاتی را مطرح مینمایم تا اطلاعات لازم در مورد دانش آموزان را بدست بیاوریم. ودر دفتر جدا گانه ای می نوسیم تا برنامه ریزی لازم را به عمل بیاوریم. وقتی معلم سال قبل نام رزیتا را دید به من گفت: با رزیتا کاری نداشته باش؛ چون ایشان هم سردرد میگرنی دارد و هم دانش آموز شلوغی است. وبه او مارکهای متعددی زد.
وقتی برای اولین بار به کلاس رفتم از فرا گیران خواستم خودشان را معرفی نمایند وقتی نوبت به رزیتا رسید، دیدم دختری با پوست سیاه وبا کلاه گوشه کلاس نشسته است. وبا صدایی بلند اما غیر عادی خودش را معرفی کرد. اما وقتی دانش آموزی با صدای بلند خودش را معرفی میکرد. رزیتا از من میخواست که به او بگویم با صدای پایین خودش را معرفی نماید چون من حوصله سروصدای آنها را ندارم. واگر کسی حرف میزد رزیتا اورا مسخره میکرد یا با او دعوا میکرد ومی گفت صدای شما سر من را به درد میآورد.
برای اینکه بیشتر با او آشنا شوم رفتارهای اورا زیر نظر گرفتم. علاوه از آن از معلمین سه سال قبل او وهمچنین از مدیر ومعاون مدرسه خواستم که در مورد رفتارهای رزیتا بیشتر به من توضیح بدهند. آنان نیز به رفتارهای نابهنجار او از جمله شلوغی غیر نرمال، مسخره کردن دیگران، اذیت دادن به دیگر دانش آموزان، بی حوصلگی، فحش دادن به دیگران، لجبازی، تنبلی، سردرد مزمن اشاره نمودند. برای پی بردن به واقعیت مسئله، مادر ایشان به آموزشگاه دعوت گردید. مادر رزیتا زنی کم سن و سال وبی خیال بود. و برای فرزندش چندان اهمیتی قائل نبود وبا بی خیالی به رفتارهای رزیتا نگاه میکرد. به مادر رزیتا گفتم آیا برای درمان سردرد رزیتا اورا به پزشک بردهاند. ایشان جواب داد که فرزندش را چند ین بار به پزشک بردهاند ولی آنان نتوانستد اند اورا معالجه نمایند. و ضمناً مادر رزیتا تذکر داد که وقتی هوا سرد است در زنگ سیاحت رزیتا به بیرون نرود وکلاهش را نیز از سرش بیرون نیاورد چون دچار سردرد میشود. از او پرسید م رفتار واخلاق رزیتا در خانه چطور است؛ ایشان گفت: خانم او خیلی بد اخلاق است وهمیشه برادر کوچکش را می زند؛ به حرف گوش نمیدهد؛ خلاصه از دست او خسته شدهایم. از او خواستم که همکاری لازم رادر مورد اصلاح رفتارهای دخترش با ما بکند ولی ایشان گفت: به من مربوط نیست. لطفاً من را دیگر به مدرسه دعوت نکنید. چون رفتارهای او اصلاح نمیشود. از دعوت من به مدرسه نیز ناراحت شده بود. بنابراین متوجه شدم که نمیتوانم به کمک ایشان امیدوارم باشم. با توجه به اطلاعات بد ست آمده سؤالات زیر برای رفع مشکل رزیتا در ذهن من ایجاد گردید.