از همان زماني كه بشر غارنشيني را رها كرد و به زندگي اجتماعي روي آورده بانكداري با زندگي اقتصادي او در آميخت . زندگي اجتماعي مستلزم مراودات و مناسبات اقتصادي و دادو ستد است و دادوستد بدون وجود نوعي بانكداري دشوارتر از آن است كه در مرحله نخست بنظر مي رسد خطرات ناشي از نقل و انتقال پول ، وصول مطالبات از مشتريان دور و نزديك و سپردن وجوه نقد به جايي امن و مطمئن نخستين علل ايجاد بانك و بانكداري در جهان به شمار مي آيند . فقط بانك به قولي از واژه آلماني (بانك ) bank به معناي شركت گرفته شده و به قولي ديگر واژه اي است از ريشته ايتاليايي كه در گذشته به دكه يا محل كسب صرافان در ايتاليايي قديم اطلاق مي شده كه اصطلاحا (بانكو) banco نام داشته است .در امپراطوري بابل معاملات بانكي به صورتي ابتدائي وجود داشته است در قوانيني كه حمورابي ششمين پادشاه سلسله سلاطين بابل وضع كرد و منسوب به حدود 2000 سال قبل از ميلاد مسيح است مقرراتي براي دادن وام و قبول سپرده هاي تجاري ديده مي شود .در يونان قديم حدود 4 قرن قبل از ميلاد و در چين از حدود قرن قبل از ميلاد مسيح و در روم نيز اين كار رواج يعني بانكداري مرسوم بوده است.
سابقه بانكداري در ايران
در ايران پيش از دوره هخامنشي صرافي به صورت كاملا ابتدائي وجود داشت ولي در انحصار معابد و شاهزادگان بود . بعد از دوره هخامنشي كه تجارت و كسب و كار رونق بسيار گرفت و پول مسكوك رواج يافت ، بانكداري نيز رو به توسعه گذاشت فعاليت صرافي و بانكي در آن زمان عمدتا از بانكداري و صرافي متداول در پادشاهي بابل تقليد و نسخه برداري شده بود .
در زمان ساسانيان بانكداري در ايران توسعه زيادي پيدا كرد . در اين عصر ارسال پول از نقطه اي به نقطه ديگر توسز برات متداول شد . واژه چك كه امروزه در همه بانكهاي جهان معمول است از زبان پهلوي گرفته شده و در عصر ساسانيان هم معمول بوده است .
با ورود اسلام به ايران و اشاعه احكام اسلامي از جمله حرمت ربا ، فعاليت بانكداري ربوي در ايران موقوف شد ، زيرا عمليات بانكي ربوي يعني دادن و گرفتن رنج پول در شريعت اسلام اكيدا ممنوع بود.
بانكداري در ايران در قرون وسطي تا اوايل قرن نوزدهم منحصر بود به فعاليتهاي صرافي كه با توجه به شرايط و اوضاع و احوال اقتصادي گاه رونق داشت و گاه دچار كسادي بود . آرامش سياسي و رونق تجاري دوران صفويه صرافي ايران را كه از اختلافات ناشي از حمله مغول لطمه بسيار ديده بود رونقي دوباره بخشيد و همراه گسترش مراودات تجاري توسعه يافت . برخي از صرافان بزرگ اين دوره با بازكردن حساب ترد بانكهاي بزرگ خارجي و تعيين كارگزار در خارج و اعزام نماينده به مراكز عمده تجارت حوزه فعاليت خودشان را به بازارهاي بين المللي نيز كشانده بودند .
مراكز مهم صرافي در آن ايام عبارت بودند از تبريز ، مشهد ، تهران ، اصفهان ، شيراز و بوشهر كه در هر يك تعدادي از صرافان بنام فعاليت دشتند تبريز رابط بين ايران و اروپا ، مشهد مركز معاملات آسياي خاوري و اصفهان و شيراز و تهران مراكز امور بانكي مربوط به آسياي ميانه بودند .
در اين دوره هيچ موسسه دولتي و هيچ بانك خارجي در ايران فعاليتي نداشت و نقل در انتقال وجوه در داخل يا در خارج بوسيله همين صرافان صورت مي گرفت و كارمزدي كه از اين بابت نصيب صرافان مي شد و نيز بهره اي كه بابت دادن وام گرفته مي شد ، فعاليت صرافي را به صورت يكي از مشاغل پردرآمد درآورده بود . مهمترين موسسات صرافي آن دوره عبارت بودند از :
1 ـ تجارتخانه برادران تومانيانس
تجارخانه تومانياس يكي از مهمترين موسسات تجاري ـ اقتصادي ايران بود . اين تجارتخانه كه از حدود سال 1270 هجري شمسي به امور صرافي و بانكداري پرداخت بوسيله بنام هاراتون تومانيانس در تبريز كه در آن زمان از شهرهاي پررونق كشور بود تاسيس گرديد . آنها با توجه به شتغالي كه در تجارت خارجي داشتند و با تبديل پولهاي بيگانه سرو كار داشتند كم كم باعث ورود آنها به كار صرافي شد و آنها درين كار توفيق يافتند اما طي حدود يك قرن در برابر حوادث گوناگون مقاومت كرد و راه ترقي و توسعه را پيمود پس از جنگ جهاني اول يكباره با بحران شديدي مواجه شد و مردم براي پس گرفتن پولهايشان سرازير شدند و به علت عدم دسترسي به كليه اموال و مشكلاتي كه در كار پرداخت داشت از پاي درآمد و حكم توقف فعاليت آن صادر گرديد
2 ـ تجارتخانه جمشيديان
اين تجارتخانه جمشيديان موسسه اي بود كه در سال 1265 براي انجام امور صرافي و بانكي تاسيس گرديد . ارباب جمشيد موسس اين تجارتخانه ابتدا به كار خريد و فروش منسوجات اشتغال داشت ولي بتدريج به امور صرافي روي آورد و در اندك مدتي پيشرفت زيادي درين زمينه نصيبش شد .
تجارتخانه جمشيديان بعدها با اعطاي وامهاي كوتاه مدت و بلند مدت رونقي بسزا يافت و ظرف مدت فعاليت خود در شهرهاي شيراز ، كرمان و يزد و داراي شعبه در شهرهاي بغداد بمبئي و كلكته و پاريس داراي نمايندگي بود .
بعلت رواج ملك داري در اين موسسه به اين كار گرايش پيدا كرد و مقدار زيادي در اموال غير منقول سرمايه گذاري كرد و براي اين كار دست به استقراض از بانك شاهنشاهي و بانك استقراضي در ايران زد و مبالغ هنگفتي از آنها وام گرفت و در ملك سرمايه گذاري كرد ولي بانكهاي مزبور در تمديد وامها كوتاهي كردند و اين موسسه به زانو درآمد و در سال 1294 متوقف گرديد و دولت تصدي امور تجارتخانه جمشيديان را بعهده گرفت