اهميـّت پژوهش وبيــان مسئلـــه :
ضربه وتروما به بيني يكي از شايعترين مراجعات بيماران به بخشهاي اورژانس گوش ، حلق وبيني مي باشد وبا توجه به اينكه تشخيص شكستگي استخوانهاي بيني ودرمان صحيح آن هم از نظر درماني وهم از نظر پزشكي قانوني اهميت زياد ي دارد واز طرفي بسياري ازموارد شكستگي در راديو گرافي داراي موارد مثبت ومنفي كاذب مي باشد(5) كه مي تواند منجر به اظهار نظر اشتباه شود اهميت موارد گفته شده مارا بر آن داشت كه با يك نوع مطالعة توصيفي شكستگي هاي باليني را با راديو گرافي ساده كه مرسوم است از نظر تشخيص شكستگي مقايسه كنيم .
شكستگي هاي باليني منظور همان علائم كريپتاسيون ، جا به جائي ، تندرنس وادم در استخوانهاي بيني مي باشد .
در بررسي متون قبلي ، در مقالات انگليسي ، دو مقاله كه يكي در مجلة آرچ امرگ مد* در دسامبر 1993 چاپ شده بود وارزش راديو گرافي ساده را در تشخيص ودرمان شكستگي بيني بررسي كرده بود(6) ونيز مقالة دوم كه در مجلة اتولارينگول** در ژوئن 1996 چاپ شده بود وارزش راديو گرافي بيني رادر تشخيص ودرمان تروماي بيني بررسي كرده بود(3) به اين نتايج رسيده بودند كه در تشخيص ودرمان شكستگي بيني راديوگرافي ساده ارزش ضعيفي دارد .
اهـداف پـژوهش :
هدف كلـــي
تعيين اهميت راديو گرافي ساده در تشخيص شكستگي هاي بيني نسبت به علائم باليني
اهـــداف اختصـــاصــي
1- تعيين توزيع فراوان بيماران برحسب ويژگي هاي فردي(سن، جنس )
2- تعيين توزيع فراواني بيماران بر حسب شدت تروما
3- تعيين توزيع فراواني بيماران بر حسب نوع تروما
4- تعيين توزيع فراواني بيماران برحسب نماي راديوگرافي ساده
5- تعيين توزيع فراواني بيماران برحسب علائم باليني
6- تعيين ارتباط بين نماي راديو گرافي ونتيجة تشخيص از روي علائم باليني
7- تعيين ارتباط بين نماي راديو گرافي ونتيجة تشخيص از روي علائم باليني برحسب سن وجنس
فرضيــات وسـوالات تحـقيق :
1- آيا ارزش تشخيص راديو گرافي ساده نسبت به علائم باليني در تشخيص شكستگي هاي استخوان بيني در دو نوع تروماي خفيف وشديد متفاوت است ؟
2- آيا نتيجة راديو گرافي ساده ربطي به نتيجة تشخيص از روي علائم باليني دارد ؟
3- آيا ارزش تشخيص راديو گرافي ساده نسبت به علائم باليني در تشخيص شكستگي هاي استخوان بيني در دونوع تروماي وارده از روبه رو و جانبي متفاوت است ؟
(1-2) كــليـات
(1-2-1) آناتومي بيني (1)
هرم بيني
بيني يك ساختمان هرمي شكل است كه رأس آن به سمت قدام آمده وقاعدة آن به اسكلت صورت چسبيده است .قسمت فوقاني قاعده ، متشكل از استخوان هاي بيني بوده وبا تشكيل طاق استخواني بيني ، بيش از قسمت تحتاني بالاآمده وبرآمده است . در مقابل قسمت قدامي تر رأس از غضروف تشكيل شده وطاق غضروفي ناميده مي شود . مقايسة ساختمان بيني با هرم مي تواند گمراه كننده باشد . زيرا هرم بر يك قاعده چهار ضلعي استوار است ؛ در صورتي كه قاعدة بيني در واقع به شكل گلابي بوده ودهانة پيريفورم ناميده مي شود .
به علاوه هنگام تصوير يك هرم ، قاعدة آن در پائين در نظر گرفته مي شود ووقتي در ذهن اين تصور به يك سمت چرخانده شود ، كمي سردرگمي حادث مي گردد . با اين وجود تصور هرم مفيد بوده وبخصوص در متون باليني براي سالهاي متمادي به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است هيندرر*هرم بيني را ساختماني داراي چهار قسمت توصيف كرده است (هرم استخواني ، طاق غضروفي ، لبول وسپتوم بيني .)(2) (nasal pyramid)
هـــرم استخــوانـي
اگر روي يك جمجمة خشك ، طرح دهانة پيريفورم ترسيم گردد ، واضح است كه تمام قسمتهاي ديستال به اين خط قسمتهاي متحرك بيني هستند . خط مشخص كنندة دهانة پيريفورم ار خار قدامي بيني درخط وسط شروع شده به سمت پوستر ولترال در امتداد كف حفرة بيني رفته وپس از آن از لبة شكاف نازال روي سطح قدامي ماگزيلابالا مي رود . تا آن نقطه سطح استخوان ماگزيلاكورونال است ولي در آنجا لبة ميدال استخوان ماگزيلا شروع به چرخش به سمت قدام مي كند تادر سطح ساژيتال برآمده شده وزائدة فرو نتال ، آن در مسير سطح استخوان بيني قرار داده وخطوط مشخص كنندة دهانة پيريفورم را تكميل مي كند .
زائده هاي بر آمدة استخوان هاي ماگزيلا واستخوانهاي زوج بيني ، طاق استخواني را تشكيل مي دهند . نتيجة باليني مهم دانستن اين نكات ، استفاده از آنها توسط متخصص گوش وحلق وبيني در هنگام قرار دادن استئوتومي لترال به منظور متحرك ساختن هرم بيني است . استئوتومي بايد برروي زائدة فرونتال برآمده قرار داده شود وبراي داخل نشدن به مجراي نازولاكريمال نبايد روي سطح كرورونال صاف ماگزيلا قرار گيرد .
مرز فوقاني استخوانهاي نازال خط اتصالي با استخوان فرونتال تشكيل مي دهد وبه خاطر ستوني كه توسط خار نازال استخوان فرونتال زير آن ايجاد شده نقطه اي مهم جهت حمايت طاق استخواني نيز هست .
تكيه گاه استخوانهاي نازال در سطح ميدساژيتال ، صفحة عمودي استخوان اتموييد است . نقطة وسط محل اتصال استخوان فرونتال ، نازيون ناميده مي شود . نقطةتحتاني وسط محل اتصال استخوانهاي نازال وغضروف هاي لترال فوقاني ، رينيون ناميده مي شود .(2)