مقدمه
توصیف وضعیت موجود:
تجربهٔ طولانی تدریس من و سایرهمکاران در مقطع ابتدایی نشانگر آن است که هر ساله تعدادی از دانش آموزان نه تنها به اهداف کلی درس ریاضی دست نمییابند بلکه در یادگیری بیشتر مباحث درس ریاضی نیز با مشکل روبرو هستند. کلاس پر جمعیت من در دبستان دخترانه محدثه کهه من در آن مشغول به تدریس میباشم نیز ازاین قاعده مستثنی نبوده ودانش آموزان این کلاس نیزدر یادگیری مفاهیم ریاضی مشکل دارند. به گفتهٔ مدیر مدرسه که دارای چند سال سابقه مدیریت و تدریس درپایه های مختلف آموزشگاههای دیگربوده است. دیگر دانش آموزان سالهای گذشته وو دورههای بالاترکه عمدتاً“ از بستگان همین دانش آموزان بودهاند نیز از نظر یادگیری ریاضی دچار مشکل بوده و هستند. به همین جهت تصمیم گرفتم در صورت امکان راه حلی برای رفع مشکل بیابم.
گردآوری اطلاعات (شواهد 1):
مساله عدم علاقه مندی دانش آموزان به درس ریاضی را با جمعی از همکاران با سابقه در میان گذاشته و با هم به بحث و گفتگو پرداختیم. همهٔ همکاران با علاقهٔ بسیار در بحث شرکت کردند و نظرات مفیدی ارائه نمودند. با یکی از اساتید صاحب نظر شهرمان نیز موضوع را در میان گذاشتمم ایشان مشتاقانه مطالب نوشته شده را مطالعه و نظر خود را بیان نمودند. با مراجعه به کتابها و نشریات گوناگون هم به مطالب جالب و قابل توجهه در این زمینه دست یافتم پس از گفتگوهای بسیار در زمینهٔ علل ضعف و مشکلات یادگیری تعدادی از دانش آموزان در درس ریاضی مطالب جمعع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت مشکلاتی که در این باره وجود داشت، نظیر روش تدریس معلم، تفاوتهای فردی دانش آموزان، مسائلل کمک آموزشی، محیط فیزیکی کلاس و ... فهرست گردید.
خلاصه یافتههای اولیه:
- معلمین ما معمولاً در کلاس درس متکلم وحده هستند و درس ریاضی که مخصوصاً در پایه پنجم باید با روشهای گوناگون تشریحی، تشبیهی، استفاده از مثال، تجربه و مشاهدههای عینی، استفاده از مدل و کاوشگری و…) تدریس شود به روش زبانی و قاعده گویی محدود شده است
-معلم آن طور که باید آموزش لازم را ندیده به طور مثال با اصول یادگیری آشنا نیست که بتواند از آن در امر تدریس بهره گیرد.
-وسایل کمک آموزشی که نقش مهمی در ارائه مفهوم ریاضی دارند به حد کافی در اختیار معلم و دانش آموز نیست.
-تراکم بیش از حد جمعیت در کلاس
-عدم ارتباط ریاضی در پایههای مختلف
-نقش خود دانش آموز در گیرایی مفاهیم از نظر رشد جسمی و هوش