زمين يكي از عوامل مهم توليد است كه در فرآيند توليد بخش كشاورزي نقش اساسي دارد. عامل زمين داراي خصوصيتي است كه آن را از ساير عوامل توليد بخش كشاورزي متمايز ميسازد. به طوري كه اين عامل توليد تا حدي معيني قابل گسترش است و تنها با بكارگيري تكنولوژي نوين ميتوان بازدهي آن را افزايش داد. اما ساختار استفاده از زمين در بخش كشاورزي ايران كه در ادامه بحث خواهد شد به گونهاي نيست كه حداقل تا چند دهة آتي زمين عامل محدود كننده به شمار آيد.
«در زمينه امكانات اراضي بالقوه كشور بايد گفت، حدود 51 ميليون هكتار زمين قابل بهرهبرداري وجود دارد كه از اين مقدار در حال حاضر تنها 7/17 ميليون هكتار به صورت اراضي مزروعي (با آيش) مورد استفاده قرار ميگيرد. »[1]
اصولاً ساختار تقسيمبندي و استفاده از اراضي كشور به اين صورت است كه از كل 51 ميليون هكتار اراضي قابل بهرهبرداري مقدار 32 ميليون هكتار آن جزء اراضي خوب و مستعد (63 درصد) و حدود 19 ميليون هكتار نيز جزء اراضي با كيفيت متوسط به شمار ميآيد. اما ميزان استفاده بالفعل از اين اراضي به صورت زير است:
از 32 ميليون هكتار اراضي با كيفيت خوب 1/3 ميليون هكتار صرفاً به صورت آبي كشت ميشود و در مجموع 8 ميليون هكتار نيز در آيش قرار دارد كه با اين وصف تنها كمتر از 10 درصد از اراضي خوب زير كشت ميرود و حدود 25 درصد آن هم در وضعيت آيش قرار دارد. به اين ترتيب ملاحظه ميشود كه حدود 65 درصد از اراضي خوب به صورت بلااستفاده و باير رها شده است.
در مورد اراضي متوسط بايد گفت كه از كل 19 ميليون هكتار، تنها نزديك به 1/6 ميليون هكتار (32 درصد) به زير كشت ميرود و بقية اراضي به صورت باير رها شده است.[2]
همچنين قابل ذكر است كه علاوه بر اراضي خوب و متوسط كه به زير كشت ميرود حدود 25/1 ميليون هكتار از اراضي بد و نامناسب نيز مورد كشت و زرع قرار ميگيرد كه قريب 7 درصد از كل اراضي زير كشت كشور را با (احتساب آيش) به خود اختصاص ميدهد. به طور كلي از 51 ميليون هكتار اراضي بالقوه زراعي حدود 7/17 ميليون هكتار (با آيش) زير كشت ميرود كه حدود 3/11 ميليون هكتار آن جزء اراضي خوب و 4/6 ميليون هكتار جزء اراضي با كيفيت متوسط است. حال اگر ميزان آيش را از كل اراضي زير كشت رفته كسر كنيم تنها 1/13 ميليون هكتار در حال حاضر به زير كشت ميرود.
علاوه بر قابليتهاي زمين مي توان به برخي از مشكلات و تنگناهاي آن اشاره کرد ؛ يكي از مشکلات، استفادة نامطلوب از سطح زير كشت و اراضي موجود در كل كشور و معضل مسئله فرسايش و از بين رفتن قدرت و قابليت كشت اراضي است كه امروزه زراعت و به طور كلي بخش كشاورزي جامعه را دچار ركود كرده است.
قابليتهاي خاك كه ميتواند براي توليد با حداكثر عملكرد به كار گرفته شود، تغيير ناپذير است. به عبارت ديگر، در خاك درجه يك براي برداشت هر محصول بايد
آرايش خاصي به آن داد، كود خاصي به كاربرد و پس از آبياري آب مازاد را از زمين خارج كرد و با اعمال تمهيداتي از فرسايش خاك جلوگيري كرد. اگر ريشة گياهي بتواند خود را در خاكي مستقر سازد شكوفائي، رشد و عملكرد آن تابعي از فعاليتهاي انسان خواهد بود. خاكي كه امروز يك تن در هكتار محصول دارد با خاكي كه در نتيجة اقدامات سودمند و معقول كه مبتني بر علوم و فنون است شش تن در هكتار توليد ميكند، تفاوت محسوسي ندارد.
32 ميليون هكتار از اراضي كشور كه در نقشه خاكهاي ايران به داشتن خاك كشاورزي مناسب طبقهبندي شده است، فقط هنگامي ارزش توليدي مييابد كه از طريق باران يا آبياري، آبي در اختيار آن گذاشته شود. در غير اين صورت يك خاك خشك درجة يك با يك خاك خشك درجة سه فرقي نخواهد داشت و به هر حال توليد اندكي حاصل خواهد شد.
بر اساس مطالب فوق الذکر و به دليل عدم رعايت اصول و ضوابط لازم مبتني بر علم و فن در بهرهبرداري از اراضي كشاورزي و همچنين بهرهبرداري غير اصولي از جنگلها و مراتع و نيز انجام ساير فعاليتهاي تأسيساتي و عمراني مثل احداث جاده وغيره سالانه حدود 5/1 ميليارد تن از خاكهاي كشور در مناطقي كه تحت تأثير فرسايش آبي است از چرخة توليد خارج ميشود.[3]
با در نظر گرفتن يك ميليون كيلومتر مربعي كه تحت تأثير فرسايش آبي است، فرسايش ويژه در حوزههاي آبخيز مملكت به طور متوسط بالغ بر 1000 تا 1500 تن در كيلومتر مربع است و بر اساس پيشبيني و برنامة عمران سازمان ملل متحد در آينده نه چندان دور به 4500 تن در كيلومتر مربع در سال ميرسد. متأسفانه هم اكنون شواهد عيني درمناطق گوناگون كشور نشان ميدهد كه سدهاي مخزني يكي پس از ديگري از رسوبات پر ميشود و وضعيتي پيشبيني شده كمابيش حادث شده است. «در همين رابطه فرسايش در آبخيزهاي شمالي جبال البرز كه از مهمترين مناطق جنگلي ممكلت و داراي حاصلخيزترين خاك ميباشد به 1500 تن در كيلومتر مربع در سال ميرسد.[4]
ارزيابي شدت فرسايش ويژه در يك حوزه آبخيز با شدت خاكزائي آن و يا با فرسايش قابل تحملي كه حداقل عمليات براي كنترل آن مورد نياز باشد مقايسه ميشود. بر اساس منابع علمي موجود و نيز با توجه به شرايط آب و هوائي كشور ما مقدار فرسايش ويژه برآورد شده و به ميزان قابل توجهي بيش از فرسايش قابل قبول بوده و شايد تا 5 برابر ميزان فرسايش قابل تحمل است. بر اساس آمار موجود در مخازن هشت سد از سدهاي مخزني كشور ساليانه حدود 90 ميليون متر مكعب رسوبات بر جاي ميماند. بدين ترتيب ميتوان گفت كه به طور متوسط هر سال بيش از 200 ميليون متر مكعب خاك شسته شده از حوزههاي آبخيز سدهاي بزرگ مملكت در مخازن آنها رسوب ميكند. به عبارت ديگر هر سال سدي به ظرفيت بيش از 200 ميليون متر مكعب را از دست ميدهيم.
شيوه بررسي اقتصاد روستا
در بررسي اقتصاد روستا ، ابتدا بايد به شناخت فعاليتهاي روستا پرداخت. پس از تعيين فعاليتهاي روستا ، هزينه و درآمد هر کدام از فعاليتها بايد محاسبه شود.
فعاليتهاي روستا شامل؛ زراعت ، باغداري، دامداري و دامپروري، صيادي و پرورش ماهي و طيور ، صنايع دستي و روستايي اعم از قالي بافي، جاجيم بافي، سبد و انواع محصولات چوبي ، صنايع کارگاهي نظير آهنگري، آجر پزي،
فعاليتهاي خدماتي نظير ؛ آرايشگري ، تعمير ماشين الات کشاورزي،حمل و نقل، فروشندگي محصولات کشاورزي يا مصرفي ديگر …
پس از آنکه همه فعاليتهاي روستا شناسايي شد ، بايد وضعيت توليد ، حجم توليد ، هزينه توليد، نحوه و ميزان فروش و … مشخص شود. به عنوان مثال اگر يکي از فعاليتهاي روستا زراعت است بايد مشخص شود که چه نوع محصولات زراعي کشت مي شود . سطح زير کشت هر کدام از محصولات چقدر است. ميانگين توليد در هر هکتار در هر محصول چقدر است. قيمت فروش هر کيلو گرم از محصولات چقدر بوده است. هزينه کشت در مراحل مختلف توليد اعم از شخم ،بذر پاشي، وجين و کندن علفهاي هرز، سمپاشي، برداشت ، حمل و نقل و … در هر محصول چقدر بوده است. بدين ترتيب مي توان درآمد روستا حاصل از کشت محصولالت مختلف زراعي را بدست آورد. ساير فعاليتها نيز به همين ترتيب بايد بررسي شوند تا درآمد کل روستا و يا خانوار روستايي را به دست آورد. در ادامه برخي از مهمترين اطلاعاتي که براي محاسبه اقتصاد روستايي بايد تهيه شود ، ارائه مي گردد.
بخش زراعت: بخش زراعت يکي از مهمترين بخشهاي توليدي اغلب روستاهاي کشور محسوب مي گردد. به عبارتي بخش وسيعي از منابع توليدي مناطق روستايي به محصولات مختلف زراعي اختصاص دارد. اين محصولات در فصول مختلف و به شيوه هاي مختلف (آبي، ديم) کشت مي شود. بررسي ميزان توليد، درآمد و هزينه اين محصولات در محاسبه درآمد روستا ضروري است . درجدول زير محصولات زراعي يک روستا به صورت فرضي ذکر شده است. در بررسي هر روستا بايد اين جدول در مورد همه محصولات زراعي تکميل گردد.