چکيده :
BQM از ترکیب و تلفیق اصول و مفاهیم مدیریت منابع انسانی (HRM) و نظامها و روش های مختلف مدیریت کیفیت ( QM) با نگرش مالی تشکیل شده است . BQM از سه وجه سخت (HARD) ، نرم (SOFT) ، مفهوم (CONCEPT) کلمه BLAST به معنای تغییر انفجاری در ذهن و تفکر سازمان و سریع عمل کردن در راستای آن ، تشکیل شده است. وجه اول ، که آن را نگاهی "سخت" می ناميم شامل مجموعه ای از ابزارها و فلسفه های مديريتی برای بهبود کيفيت و بهره وری با نگرش مالی می باشد که از تک تک حروف کلمه BLAST گرفته شده است و شامل موارد زیرمی باشد.
BSCابزار مدیریت استراتژیک جهت طراحی و تدوین استراتژی های سازمان و ابزاری جهت ارزیابی عملکرد
Lean روشی ساده برای بهبود بهره وری با انجام سرمایه گذاری پائین و حل مشکلات ساده
ABC/M روشی برای توجه به هزینه یابی و مدیریت بر مبنای فعالیتهای سازمان
Six Sigma ابزاری برای حل مسائل پیچیده بطور سریع و کاهش خطا در فعالیت ها
TQM نظام و فلسفه مدیریتی برای فرهنگ سازی در جهت بهبود کیفیت و رضایت ذی نفعان منتخب بطور مستمر و تشکیل سازمان کیفیت فراگیر
بطوریکه اگر حرف اول آنها را به ترتیب کنار هم قرار دهیم کلمه B.L.A.S.T تشکیل خواهد شد.
وجه دوم ،که ما آن را نگاهی " نرم" می ناميم برگرفته از حرف اول مفاهیم زیر می باشد.
Belief ایجاد باور در پرسنل ، مدیران و کلیه ذی نفعان مبنی بر این که می توانیم تفکر نوین را بطور انفجاری ایجاد کنیم و سریعاً در راه کیفیت عالی گام برداریم .
Learningایجاد یادگیری فردی ، سازمانی و فرا سازمانی
Adaptability انطباق و تطبیق پذیری پرسنل و مدیران با تغیرات روزمره و ایجاد تعادل بین تمامی پارامترها و متغیرهای داخلی و خارجی تعریف شده در سازمان شامل اهداف،منابع ، ارتباطات، فرهنگ ، نیازهای مشتریان ،قوانین، جامعه و محیط زیست
Staff دربرگیرنده نقش موثر کلیه پرسنل در بهبود کیفیت و فرایند تغییر
Top Management نقش پر اهمیت مدیریت ارشد در رهبری تغییر با ایجاد باور ، یادگیری و انطباق پذیری در سطح سازمان و فراسازمانی به عقیده نویسنده برای موفقیت در کیفیت علاوه بر بکارگیری ترکیبی از ابزارها و فلسفه های مدیریت کیفیت ، در ابتدا باید باور دستیابی به این مهم در سازمان را ایجادکرده سپس اقدام به یادگیری فردی ، گروهی و سازمانی و حتی فراسازمانی نمائیم و سپس نیازمند انطباق و تطبیق پذیری جامع داریم چرا که منجر به یادگیری در شرایط متغیر می گردد تا با کمک کلیه پرسنل و حمایت و رهبری مدیریت ارشد به این مهم نایل گردید.
مقدمه :
در بسياری از سازمانها همه می دانند که برای موفقيت بايد مشتريان خشنود باشند ، هزينه را کاهش داده ، ضايعات و خرابی ها را به صفر رساند ، بهره وری و کیفیت را ارتقاء داد . روشها و ابزارهای مدیریتی بسیاری نیز در این ارتباط وجود دارد. اینکه کدامیک ، با چه اولویتی ، کی ، کجا و چگونه آنها را بکار بگیریم(رویکرد "سخت" ) مشکل اول بوده ودیگر اينکه ، حتی با داشتن آگاهی کامل از چگونگی بکارگیری آنها نیاز به اراده و عزم راسخ برای اجرا بوده ،که مشکل دوم(رویکرد "نرم" ) می باشد.
از منظر "سخت" ما نيازمند بکارگيری صحيح نظامها و فلسفه های مديريتی مناسب در جايگاه درست و در زمان دقيق آنها می باشيم ، ولی از منظر "نرم" ما نيازمند يک انفجار عظيم در روح ، ذهن و تفکر سازمان هستيم تا تفکر نوینی در آن شکل بگیرد.
می توان سازمانها را همچون انسان در نظر بگيريم ، همانطوريکه هر انسان از نظر جسمی و روحی ويژگی های منحصر به فردی دارد ، سازمانها نيز کاملاً با هم متفاوت هستند . ساختار "سخت" آنها تا حدودی با هم مشابهت داشته و به راحتی قابليت ارزيابی دارند ولی ساختار " نرم" آنها بسيار متفاوت وپیچیده بوده و به همين راحتی قابل تشخيص ، اندازه گيری ، کنترل و هدايت نمی باشد .
در دههء اخیر روانشناسان مجرب برای موفقیت انسانها ویا کمک به درماندگی آنها تمرکز خود را روی ذهن آنها معطوف کرده و معتقدند اگر ذهن آنها متبلور شود دیر یا زود رفتار وتوانائیهای آنها نیز شکوفا می گردد،لذا می توان از همین دیدگاه نیز برای موفقیت سازمانها استفاده کرد. به نظر می رسد قبل از هر کاری نيازمند تغيیر ذهنی وسیع و سریع در سازمانها می باشیم تا تفکر نوینی در آن شکل بگیرد .
هر سازمانی دارای فرهنگ و ساختار مخصوص به خود می باشد و هرگز نمی توان دو سازمان را پيدا کرد که از اين جهت با يکديگر يکسان باشند . جدای از مسائل مهمی چون فرهنگ و ساختار ، هر یک از آنها دارای توليدات و محصولات ، محل جغرافيائی ، عمر سازمانی ، استراتژی و اهداف بلند مدت ، قوانين داخلی ، فرايند ها ، تکنولوژی و از همه مهمتر نيروهای انسانی منحصر به فرد خود را داشته و با تفکرات مدیریتی مختلفی فعاليت می کنند . بنابراين تغييرات مورد نیاز سازمانی از منظر "سخت" و یا "نرم" باید متناسب با هر سازمان انتخاب و اجرا گردد .
در روزگاری که سازمانها هر روز شاهد رقابت بی رحمانه تری نسبت به گذشته بوده و کوچکترين غفلت و تصميم گيری اشتباه ، می تواند موقعيت خود را به ديگر رقبا واگذار کنند ، هرگز نخواهند توانست همچون گذشته و با خيال آسوده به حرکت خود ادامه دهند ، بلکه لازم است هر روز بهتر و متفاوت از روز قبل باشند ، در غير اينصورت شکست و يا حداقل عقب گرد آنها پديده ای عادی در دنيای امروز می باشد .
بنابراین در این مقاله به سه وجه عمده می پردازیم :
1)هدف از بکارگیری کلمه BLASTبه معنی انفجار
2)ابزارها ، روشها و فلسفه های مدیریت استرتژیک ،کیفیت و مالی براساس تک تک حروف کلمه BLASTو ترکیب آنها
3)مفاهیم اساسی در حوزه مدیریت رفتار سازمانی بر اساس تک تک حروف کلمه BLAST
ضرورت انفجار : چرا به انفجار نیاز داریم؟
در زمان کنونی که رقابت شدید بین المللی ابعاد تازه ای به خود می گیرد بدین معنی است که شرکت ها باید به سرعت تغییر کنند . برای شروع به کارهای جديد ، تغيير نمودار سازمانی و يا تغيير نگرش و ارزش های کارکنان ؛ شايد شرکت ها ناگزير شوند راهبردهای خود را تغيير دهند . اين گونه تغييرهای عمده چندان ساده نيست ، ولی شايد مشکل ترين بخش فرايند تغيير ، از ميان برداشتن مقاومت هايي است که بر سر راه سازمان قرار می گيرد . لذا باید در سازمان يک حالت اضطراری به وجود آورد و وضعی را خلق کرد که سازمان احساس وضعیت اضطراری نمايد . ]20[ اين موضوع می تواند همان انفجار اوليه می باشد ولی همراه با باور ، یادگیری و انطباق پذیری در کلیه پرسنل و مدیریت ارشد.