چکیده:
پژوهش نشان داده است که عامل بسیاری از موارد اضطراب در دانش آموزان در جو عمومی مدرسه و کلاس درس است که با اصلاح روش تدریس، در ارزیابی و ارزشیابی قابل تضعیف میباشد.
و اما پژوهش حاضر در مورد فاطمه دانش آموز پایه سوم راهنمایی است که دچار اضطراب در کلاس و به خصوص در درس ریاضی است که پس ازبرخورد با این مسئله به جمع آوری اطلاعات از منابع گوناگون و استفاده از تجربیات افراد متخصص پرداخته و بعد آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و سپس با ارائه راه حلهایی به بهبود و کاهش اضطراب او پرداختم.
کلید واژه: اضطراب – نگرانی – دانش آموز - پایه سوم راهنمایی
مقدمه:
اختلالات رفتاری و عاطفی دانش آموزان از مواردی است که در سالهای اخیر، مورد توجه خاص معلمین و اولیاء تعلیم و تربیت قرار گرفته است، توجه ویژه به این مشکلات رفتاری و عاطفی از این جهت مهم است که توجه نکردن به آن و گسترش یافتن این مشکلات در کلاسهای درسی مانعی در جهت رسیدن به اهداف آموزشی و تربیتی در مدرسه و کلاس است.
ضمن این که موجب میشود معلمین در کلاس درسی دچار مشکل شوند و باعث افت در عملکرد تحصیلی دانش آموزان نیز شود. اضطراب به عنوان یک مسأله شایع، حداقل به طور خفیف در اغلب کودکان و نوجوانان به چشم میخورد.
بروز آن در مرحله حاد و شدید همراه با علایم و نشانههایی چون دلهره، بی قراری، بی خوابی، عصبانیت، تشویش و نگرانی و گوش به زنگ بودن، اشکال در تمرکز حواس، احساس خستگی، تپش قلب و تنگی نفس، تغییر رنگ چهره و اندامها، استرس، اختلال در فشار خون، تعریق سرد و گرم اندام، خیال پردازی، کابوس در خواب و بیداری و ... است.
علل بروز آن نیز معمولاً کاهش مناسبات و ارتباطات عاطفی و عدم احساس امنیت، شرایط ناگوار زندگی ماشینی و عدم ایجاد ارتباط همگن با آن، بروز مسائل، اختلافات و مشکلات خانوادگی، نگرانی از آینده شغلی و تحصیلی، فقدان اعضای خانواده، کم توجهی به مسائل دینی و معنوی. عدم آمادگی در مواجه با خطر احتمالی از قبیل بیماری، فوت، حادثه ناگوار جنگ و سیل و زلزله، برای خویش و نزدیکان، نحوة کسب آموزشهای تربیتی غلط در چگونگی برخورد با اضطراب است
تعریف کلید واژهها:
اضطراب چیست؟
اضطراب یعنی احساس ناخوشایند و مبهم دلواپسی بدون علت مشخص که اغلب با نشانههایی از سیستم عصبی خودکار همراه است. اضطراب علامت هشدار دهنده است و نشانههای مشابه ترس در انسان ایجاد میکند با این تفاوت که ترس، واکنش انسان به تهدید شناخته شده مشخص و خارجی است.
بطور طبیعی هم اضطراب و هم ترس میتوانند مفید باشند و به ما در دوری از خطر کمک کنند و انگیزه روبرو شدن با مشکلات را در ما ایجاد کنند. ولی چنانچه ترس و اضطراب، شدید و طولانی شوند ما را از آنچه که میخواهیم انجام دهیم باز میدارند و در نهایت زندگی را به کاممان تلخ میکنند
نگرانی چیست؟
نگرانی، احساس دغدغه شدید است. نگرانی بیم از ناشناختههاست. نگران از اینکه بدترین چیز رخ خواهد داد.
بسا مکرراً با خودمان حرفهای منفی بزنیم و بدترین احتمالهای موجود را در نظر میگیریم. ممکن است بیش از اندازه نگران رخدادهای آینده شویم.
جمع آوری اطلاعات شواهد 1:
برای اینکه مساله ای را که فکرم را مشغول کرده بود برایم روشن شود و علت اضطراب او را بدانم در صدد جمع آوری اطلاعات او و روشها و منابع مختلف بر آمدم از جمله: مشاهده و مصاحبه.
مشاهدهٔ رفتار دانش آموز در کلاس درس:
در اولین قدم به مشاهدهٔ رفتار دانش آموز در کلاس درس پرداختم تا ببینم چه عواملی میتواند باعث بروز اضطراب او شود. متوجه شدم که او در کلاس زود به پیش داوری میپردازد، چه در مدت درس جدید و چه درمورد تمرینات درس گذشته. بلافاصله بعد از ورود من به کلاس او به اظهار نظرر میپرداخت و بیان میداشت که درس گذشته سخت بود و ما هیچ نفهمیدیم و حتی در مورد درس جدید سؤال میکرد که آیا این درس سختت است؟ حاضر نبود برای حل تمرین و یا کار در کلاس داوطلب شود و گاهی حتی وقتی خودم از او میخواستم که برای حل تمرین به پای تخته بیاید در حالی که به تمرین در کتابش زل زده بود میگفت شاید نتواند حل کند یا میخواست که شخص دیگری به جای او تمرین را حل کند واوبرای تمرین بعدی بیاید تا امادگی بیشتری داشته باشد. اگر اسم امتحان پیش میآمد او اولین کسی بود که مخالفت میکرد و عدم علاقهٔ خود را برای امتحان بیان میداشت.
گاهی هم که تمرین پای تخته حل میکرد حاضر به توضیح راه حلش نبود و از حرف زدن طفره میرفت.
مصاحبه با دوستان:
در مصاحبه ای که با دوستان و همکلاسیهای فاطمه داشتم، آنها بر این باور بودند که فاطمه علاقه ای به درس ریاضی ندارد. آنها گفتند که وقتی به صورت گروهی کنار هم مینشینند که با هم ریاضی بخوانند و تمرینات را حل کنند او تنها مینشیند و به آنها ملحق نمیشود و مرتبب شکایت میکند که تمرینات زیاد است و درس سخت بوده و ابراز نا خوشنودی نسبت به درس دارد. دوستانش میگفتند که بعد از امتحان که ما در کنار هم جمع میشویم تا جواب سؤالها را با هم چک کنیم او یا از کنار ما میرود، یا گوشهایش را میگیرد تا چیزی نشنود. آنها گفتند او در کلاس مرتب دعا میکند که برای تمرین ریاضی او را صدا نکنند. آنها گفتند او ریاضی را دوست ندارد و به دلایلی نسبت به درس ریاضی اضطراب دارد.