مساله ی مورد نظر بی علاقگی و کم کاری دانش آموزان در آموزش و یاد گیری واژگان و درک مفاهیم زبان انگلیسی بوده و هدف از انجام این پژ و هش ،افزایش میزان علاقه مندی دانش آموزان دبیرستان به درس زبان انگلیسی و یادگیری درک مفاهیم آن بوده است.
بر این اساس ، پژو هشگر با استفاده از روش های علمی از منابع گوناگون تحقیق مانند : مدیر، همکاران، دانش آموزان، کتابها ، مجلات و اینترنت به تجزیه و تحلیل آنها جهت شناسایی عوامل موثر در ایجاد مساله و یافتن راه حل های پیشنهادی پرداخت.سپس به انتخاب چندین راه کار عملی از میان راه حل های پیشنهادی پرداخته و پس از اعتبار بخشی توسط گروه پژوهش ، به اجرای آنها اقدام نمود که عبارت بودند از: استفاده از فلش کارت ها همرا با تصاویر ،اجرای نمایش متون انگلیسی کتاب درسی ،تکرار و تمرین واژ ه ها در قالب متن های مختلف . لازم به ذکر است ، بعد از اجرای راه حل های فوق ، پژوهشگر توانست تا فراوانی دانش آموزان علاقه مند به خواندن و درک مفاهیم زبان انگلیسی را از 30 درصد به 70 درصد برساند. در پایان این نتیجه به دست آمد که استفاده از روش های متنوع تدریس، توجه به تفاوت های فردی و نیازها و علایق آن ها و تقویت حافظه ی دیداری و شنیداری در بالا بردن میزان علاقه به یادگیری درک مفاهیم انگلیسی موثر بوده است.
اینکه گفته میشود معلمی شغل نیست " هنر است و معلم هنرمندی است که باید هنر خود را با علم و تجربه به بهترین نحو ممکن عرضه نماید .
هنر بی محتوا و تجربه بدون بینش در جازدن است و علم بدون تجربه و آراسته به هنر هم بی ثمر خواهد بود .
معلم هر روز باید از روز قبل و هر سال از سال قبل خود تجربه کسب کند تجربه خود را در اختیار دیگران قرار دهد و از تجربیات دیگران استفاده کند تا در سریعترین وضع ممکن به حد نرمال وبتدریج به حد ایده آل برسد تا فرزندان معنوی خود را از نور دانش و معرفت بهره مند ساخته و چراغ هدایت جوانان این مرزوبوم بوده و هدایتگر نسل فردای جامعه خود باشد .
کسب تجربه تنها به سن بستگی ندارد و از راه دیدن –شنیدن و حتی از راه کتاب خواندن به وسیله خود و دیگران کسب می شود.
در این تحقیق قصد دارم تجربیات خود را در زمینه تدریس زبان انگلیسی در دوره دبیرستان برای شما بیان نمایم .
در کشور ما نیز مسئولان نظام آموزشی با بهرهگیری از تجارب سایر کشورها در حال تغییر ساختار آموزش زبان انگلیسی – به خصوص در مدارس- هستند. اما پراکندگی و تشتت آرا، داشتن نگاه منفی به دانش زبان انگلیسی و بیگانه خواندن آن، اظهارنظرهای غیرکارشناسانه برخی متولیان نظام آموزش کشور، تغییر مداوم سیستم آموزشی و دیگر عوامل اجتماعی و فرهنگی دیگر باعث شده است که فرآیند آموزش زبان انگلیسی در کشور ما به صورت ناقص اجرا شود.
تا جایی که بسیاری خانوادهها بر این باور هستند که در مدارس آنطور که باید و شاید به بچهها انگلیسی آموزش داده نمیشود و بعد از چند سال آموزش انگلیسی در مدارس فرزندان آنها حتی نمیتوانند خود را به زبان انگلیسی معرفی کنند! بنابراین آنها مجبور هستند بچههای خود را برای یادگیری بهتر زبان به آموزشگاهها بفرستند.
البته همین انتقاد و نتیجهگیری هم به نوعی غیرکارشناسانه و غیرمنطقی است چرا که اگر مبنای یادگیری زبان معرفی خود به یک زبان دیگر باشد، اکثر دانشآموزان یا حتی فارغالتحصیلان مدارس ما قادر نیستند خود را به زبان عربی نیز معرفی کنند! در صورتی که زبان عربی به مراتب برای ما مسلمانان آسانتر است و علاوه بر خواندن درس عربی از سالهای اولیه مدرسه در قالب درس قرآن و عربی، متون کتب و ادعیه دینی ما نیز عربی است و حروف این زبان نیز با حروف فارسی یکسان است.
اما این واقعیت را نیز باید بپذیریم که آموزش زبان در کشور ما، حرکتی کند و غیرعلمی دارد. عمدهترین دلیل آن نیز داشتن فرم رسمی و دستوری آموزش زبان در مدارس است. مادامی که نگرش مسئولان نظام آموزش به نحوه آموزش این زبان تغییر نکند، تغییر ساختار، تغییر کتب و منابع و حتی تغییر ساعات درسی تاثیری در یادگیری دانشآموزان نخواهد داشت.
یکی از نکاتی که باعث ایجاد انگیزه در دانش آموز می شود ظاهر مرتب و اخلاق خوش شما هست سعی کنیم همیشه با ظاهری آراسته و مرتب در کلاس ظاهر بشیم . پوشیدن لباسهای رنگ روشن در کلاس به روحیه ی دانش آموز جان می بخشه این رو من تجربه کردم . هر چند شاید در بعضی از مناطق به معلم در طریقه ی پوشش سخت گیری می شه . اما باید خودمون این تفکر را در همکار ها یمان به وجود آوریم . که پوشش خیلی مهم است . (البته تا جایی ادامه بدیم که تهدید به ارزشیابی پایین نشیم . این هم یکی از معظلاتی استکه ارزشیابی ایجاد می کنه .......)
به بچه ها با مرتب نوشتن مطالب رو تابلو و تقسیم بندی تابلو برای مطالب مختلف و به کار بردن رنگهای مختلف تو نوشتن بفهمونیم که مرتب و منظم بودن خیلی اهمیت دارد . از اونها بخواهیم که دفتر تمرینشون مرتب باشه و نظارت هفتگی داشته باشیم و بهشون یاد آوری کنیم که این کار باعث نظم فکری هم می شه .
هر کاری که از اونها می خواهیم انجام بدن اگه دلیل اون رو هم براشون خیلی واضح بیان کنیم نتیجه ی مطلوب تری به دست میاریم.
از همون اول سال بچه ها رو گروه بندی کنیم . تعداد دانش آمزان کلاس معمولا بین ۳۰ تا ۴۰نفر هستند . تعداد اعضای گروه زیاد نباشه که در آن گروه بی نظمی پیش بیاد .
و هر ماه هم یه فعالیت خارج از کلاس به گروهها میدم . که معمولا ماه اول بهشون می گم که در مورداسم گروهشون تحقیق کنند.
اما این واقعیت را نیز باید بپذیریم که آموزش زبان در کشور ما، حرکتی کند و غیرعلمی دارد. عمدهترین دلیل آن نیز داشتن فرم رسمی و دستوری آموزش زبان در مدارس است. مادامی که نگرش مسئولان نظام آموزش به نحوه آموزش این زبان تغییر نکند، تغییر ساختار، تغییر کتب و منابع و حتی تغییر ساعات درسی تاثیری در یادگیری دانشآموزان نخواهد داشت.