پيشينة بانكداري الكترونيكي
زماني كه ميان كامپيوتر و ارتباطات هماهنگي ايجاد گرديد و اين دو فناوري پروتكلهاي يكديگر را پذيرفته، در يك راه قرار گرفتند، ارتباطات كامپيوتري شكل گرفت و بهدنبال آن تحولي بزرگ در بخش IT و نيز تاريخ زندگي بشر رخ داد، تحولي كه دورهاي بهنام موج چهارم را، به روند تكاملي دورههاي زندگي بشري افزود.در اين عصر نوين - كه به عصر مجازيها هم مشهور است - نوع فعاليتها، نگرشها، نوآوريها و سيستمها دگرگون شده، سرعت چرخش زمان نيز تند و شتابان گشته است. تغيير در ماهيت كار (E-Work)، تغيير در ماهيت بازرگاني E-Commerce)) تغيير در ماهيت ارتباط (E-Mile) تغيير در ماهيت آموزش (E-Learning) گوشههايي از اين دگرگونيها هستند. براي نمونه، در ايالتمتحده، در سال 2001، 8/25 ميليون تن، در سال 2002، 5/27 ميليون تن، در سال 2003، 5/28 ميليون تن به روشهاي الكترونيكي و از راه دور بهكار ميپرداختهاند و پيش بيني شده كه در سال 2020، اين شمار به 64 ميليون تن برسد.
بانكداري الكترونيكي نيز دستآورد اين پيشرفتها است، بدين منظور كه هر مشتري بتواند از راه دور، خدمات بانكي دلخواه خود - مانند نقل و انتقال وجه و بررسي حساب - را انجام دهد. از اينرو خدمات الكترونيكي نوين بانكي مطرح گرديده و امكانات و قابليتهايي براي مشتريان فراهم شده كه در چارچوب آنها، بهرهگيري از خدمات بانكي از دور، امكانپذير باشد.
وضعيت ابزارها و زيرساختهاي پياده سازي بانكداري الكترونيكي در كشور
بهنظر من، براي پيادهسازي بانكداري الكترونيكي، به چنين ابزارهايي نياز داريم :
1) تجهيز سختافزاري، نرمافزاري و ارتباطي شعبهها براي كار در قالب يك شبكه.
2) تعيين متدلوژي تمركز و يا عدم تمركز در شبكه اطلاعات
3) ايجاد شاهراه ارتباطي مناسب و درست
4) ايجاد بانك اطلاعاتي متناسب با نرم افزار
5) بهرهگيري از يك سيستمعامل با ضريب امنيتي بالا
6) ايجاد يك نسخه پشتوانه1، در صورت گزينش متدلوژي تمركز در شبكه
اما به اعتقاد اينجانب بهعنوان يك مدير اجرايي - كه سالها تجربه مديريت پيادهسازي سيستمهاي گوناگون انفورماتيكي را عهدهدار بوده - باتوجه به امكانات، قابليتها و بستر اجرايي موجود در كشور، اولويتبندي پيشنهادهاي بانكداري الكترونيكي، چنين است :
1) ايجاد يك شاهراه ارتباطي مناسب و درست
2) داشتن نرم افزار با قابليت آنلاين
3) بهكارگيري از نيروهاي متخصص حرفهاي در بخش نرمافزار، سختافزار و شبكه
موانع اساسي توسعه بانكداري الكترونيكي در كشور
بزرگترين موانع توسعه بانكداري الكترونيكي بدين شرح است:
1) بستر مخابراتي مناسب براي انتقال داده وجود ندارد. همانگونه كه ميدانيد درباره خدماتي مانند آب، برق و گاز، سازمانهاي ذيربط شاهراه اصلي را ايجاد ميكنند و مشتركان تنها با پرداخت هزينه اشتراك از اين خدمات بهرهمند ميشوند، اما در مورد خطوط مخابراتي، متقاضيان خود ناگزير به ايجاد شاهراه ارتباطي با هزينه هنگفت هستند، درحاليكه اين كار از وظايف وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات است.
2) ميان درك مديران تصميمگير و متخصصان تصميمساز IT در سازمآنها فاصله وجود دارد، چرا كه در بخش IT بهرغم وجود برخي از بخشهاي تخصصي - مانند پزشكي - بهجاي اينكه افراد بيتخصص، مقلد باشند، همه مجتهد و صاحب تشخيص شده اند.
3) ضعف مديريت نگهداري و بهكارگيري متخصصان حرفهايي سطح بالا در بخش IT، براي تهيه بستههاي نرم افزاري نيرومند بانكي .
دلايل پيشرفت نكردن شبكه بانكي در بانكداري الكترونيكي
بهنظر من، كشور ما بهدليل نبود سايل زير، تاكنون در برپايي بانكداري الكترونيكي ناكام مانداه است :
1) بستر مخابراتي كارآمد
2) ساختار مناسب نيروي انساني در بخش IT
3) مديران حرفهاي تصميمساز در بخش IT
4) متخصصان IT در تركيب اعضاي هيات مديره بانكها
5) جذب، حفظ و نگهداري متخصصان كيفي و حرفهاي IT در بخش دولتي (بهدليل پايين بودن دستمزدها)
همچنين ابزارها و روشهايي كه امروزه يك بانك براي برپايي بانكداري الكترونيكي نياز دارد، عبارتاند از: سوييفت2، اينترانت، اينترنت، موبايل بنكينگ، 3POS، Pinpad و 4ATM، بانكداري تلفني، كارت اعتباري5 و دبيت6 و كامپيوترهاي شخصي براي سرويسدهي به مشتري از دور.