پرخاشگري نوعي هيجان و واکنش رواني است که طي آن فرد به طور ناخود آگاه فشار هاي ناشي از محروميت ها و ناکامي هاي خود را به صورت واکنش هاي حمله، تجاوز، رفتارهاي کينه توزانه و پرخاشگرانه نشان مي دهد. پرخاشگري به عنوان مشکل بهداشت عمومي مطرح است و شناخت عوامل موثر بر آن نقش مهمي در پيشگيري و حل آن دارد.
عدهای دیگر در مقابل ذاتی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند که فکر ذاتی بودن پرخاشگری برای انسان خطرناک و مخرب است زیر داشتن چنین فکری سبب میشود که پرخاشگری مانند میل به غذا یک واکنش اجتناب ناپذیر تلقی شود بنابراین انسان در کنترل یا کاهش آن نمیتواند نقش داشته باشد همچنین این گروه دلائل فراوانی را مبتنی براینکه پرخاشگری منشاء غریزی و ذاتی نمیتواند داشته باشد ارائه دادهاند به همین دلیل از نظر اجتماعی هم قابل آموزش است هم قابل پیشگیری و کنترل این گروه دلائل خود را در این باره این طور برمی شمرند:
۱: دشمنی ذاتی بین حیوانات وجود ندارد و آنچه ما در این مورد میبینیم آموزشهایی است که والدین این حیوانات به آنها دادهاند. ۲: وجود کرومزوم اضافی را نمیتوان دلیلی برذاتی بودن پرخاشگری دانست، کروموزم اضافی سبب افزایش و درشتی اندام میشود ولی چه بسا وجود اندام قوی و قد بلند از نظر اجتماعی خود یک امتیاز است و این گونه افراد را به عنوان مأمون، آدم کش که حالتهای پرخاشگرانه را به وجود میآورند باشند حال میتوان عدهای از پرخاشگران را یافت که فاقد کروموزم اضافی نیز هستند. ۳: تحریک الکتریکی هیپوتالاموس در مورد حیوان وقتی موجب رفتار پرخاشگرانه میشود که او در برابر حیوان ضعیف تر از خود قرار گرفته باشد اگر حیوان در مقابل او قویتر از وی باشد واکنش او فرار و ترس است نه پرخاشگری. در انسان نیز حالت هیچانی عصبانیت و پرخاشگری بر طبق نظریه تحریکی- شناختی ناشی از شناخت فرد از کلمات و مفاهیم به عنوان ابزار عصبانی کننده و توهین آمیز استفاده کرد به همین دلیل ممکن است از دو فرد یکی در برابر شنیدن کلمهای عصبانی نشود و دیگری در برابر شنیدن همان کلمه عصبانی شود حال آنکه اگر پرخاشگری ذاتی بود بایستی هر دو نفر عصبانی میشدند. گذشته از دو گروه اصلی مطرح شده، گروهی معتقدند که رفتار پرخاشگری ریشه در عدم فرصت یادگیری دارد، یعنی کودک به علت اینکه فرصت یادگیری نداشته و یک موجود ناپختهاست، نمیداندکه نسبت به یک محرک چگونه عمل کند لذا ممکن است به صورت پرخاشگری از خود واکنش نشان دهد. لذا این کودک باستی به مرور یادبگیرد تا چگونه پاسخ محرکات را به صورت مناسب دهد. (نوابی نژاد سال ۷۳ ص ۴۲و۴۳). گاهی رفتارهای پرخاشگرانه ناشی از یک احساس ناامنی است که در حقیقت این رفتار یک پاسخ دفاعی به وضعیت ناامنی است که در آن قرار گرفتهاست. یک کودک با ابزار دفاعی که یک حرکت پرخاشگرانهاست از خود دفاع میکند تا وضعیت ناامن را زا بین ببرد
اینجانب امید رستمی دارای مدرک کاردانی با مدت 4سال سابقه خدمت در نظام مقدس آموزش و پرورش را دارم.در حال حاضر دبیر مدرسه شهید حسن افخمی راد که در شهرستان پاکدشت قرار دارد هستم.این مدرسه تثبیتی من در سال 94-95 بود. خدمت من در این مدرسه در یک نوبت است .موضوع مورد بررسی پرخاشگری دانش آموز است
گرداوری اطلاعات
پرخاشگری ( aggression ) عبارتست از رفتاری که هدف آن صدمه زدن به خود یا به دیگری می باشد در این تعریف قصد و نیت فرد مهم است . یعنی رفتاری پرخاشگری محسوب می شود که از روی قصد و عمد برای صدمه زدن به دیگری یا به خود انجام گرفته باشد ( کریمی ، ۱۳۷۸ ) پرخاشگری به منظور توصیف محموعه ای از رفتارهای برون ریزانه مورد استفاده قرار می گیرد که در همه آنها مشخصه ی تجاوز به حقوق افراد دیگر اجتماع و تأثیر آزارنده ی این رفتار مشترک است . اعمال پرخاشگرانه شامل رفتارهای جسمی و کلامی پرخاشگری نظیر تهدید کردن ، مشاجره ی لفظی و… همچنین ویرانی دارایی است .
برخی از روان شناسان پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند . پرخاشگری ممکن است بدنی ، لفظی یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران باشد این روانشناسان بین پرخاشگری وسیله ای و پرخاشگری خصمانه تمایز قائل شده اند .
صاحب نظران حوزه علوم اجتماعی در مورد پرخاشگری به دو گروه تقسیم شده اند گروهی معتقدند که پرخاشگری ذاتی و فطری است و گروهی دیگر آن را حاصل عوامل اجتماعی در نتیجه اکتسابی می دانند و هر دو گروه برای تائید نظریات خود شواهد و دلایلی را مطرح می کنند . این پژوهش در نظر دارد با بیان تعاریف و دیدگاههای مختلف به بررسی و شناسایی علل پرخاشگری دانش آموزان پایه سوم راهنمایی و دورة متوسطه شهرستان زرین شهر بپردازد