فایل ورد قابل ویرایش
پیش از هر چیز لازم است به این نكتهی مهم اشاره شود كه رشتهی هنر تفاوتهایی ریشهای با رشتههای دیگر آموزش عالی دارد، از آن جهت كه در مقولهی هنر بعد استدلالی عقلانیت انسان، نقش بسیار كمتری در مقایسه با بعد عاطفی و شهودی او دارد.
به عبارت دیگر، ابزار دریافت موضوع هنر، قوهی شهود و احساس هنرمند است و قوهی استدلال او نقشی غیرمستقیم در آن دارد و بیشتر در یادگیری فنون هنری مؤثر است، لذا در مبحث آموزش هنر باید این تفاوت در نظر گرفته شود. از طرف این مبحث، ما را با سؤال مهمی روبهرو میكند كه هدف آموزش هنر كدامیك است:
الف. آموزش فنون هنری: پرورش صنعتكار (اجراكار) هنری
ب. آموزش دریافت هنری:پرورش هنرمند ناب
هریك از این دو اگر هدف باشد، مسیر آموزش متفاوت خواهد بود؛ لیكن پاسخ مطلوب آن است كه آمیزهای از این دو را در بر گیرد. اما چه در بخش پرورش هنر و چه در بخش پرورش ادراك ناب هنری، روحیات، احساسات و دریافتهای شهودی كه به شخصیت هنرجو مربوط است، نقش مهمی در آموزش هنری دارند و درنتیجه در نظر گرفتن فاكتورهایی كه با این روحیات مرتبط است، در كیفیت آموزش هنر مؤثر خواهد بود.