پیدا و پنهان ارقام صادرات غیرنفتی سال ۱۳۸۵
از آنجا كه در ساحت علم اقتصاد، گفته میشود كه اعداد و ارقام به خودی خود مهم نیستند و اگر ما تحلیل درست نداشته باشیم حتی موارد به ظاهر خوشحالكننده در نگاه اول، میتواند منشأ انحراف از واقعبینی و درك درست از مسایل باشد واكاوی آنها بسیار ضروری است.در رسانهها، منعكس شد كه در سال ۸۵، صادرات غیرنفتی به قاعده ارقامی كه گمرك اعلام كرده است، ۲/۴۷ درصد نسبت به سال ۸۴ رشد نشان میدهد. صرفنظر از همه ملاحظات فنی و تحلیلی این مسئله، در نگاه اول به نظر میرسد كه این خبر، خوشحالكننده است. به ویژه با توجه به اینكه با كمال تأسف علیرغم الزام قانونی دولت به ارائه گزارش عملكرد برنامه توسعه و نحوه حركت به سمت چشمانداز، این گزارشهای رسمی هنوز منتشر نشده، به واسطه شرایط خطیر كشور، انتشار امثال این خبر مایه خوشحالی میتواند باشد.
منتهی از آنجا كه در ساحت علم اقتصاد، گفته میشود كه اعداد و ارقام به خودی خود مهم نیستند و اگر ما تحلیل درست نداشته باشیم حتی موارد به ظاهر خوشحالكننده در نگاه اول، میتواند منشأ انحراف از واقعبینی و درك درست از مسایل باشد واكاوی آنها بسیار ضروری است. كارشناسان اقتصادی كشور امروز مسئولیت سنگینی برعهده دارند و باید واقعیت اینگونه ارقام را مورد تحلیل قرار دهند و كمك كنند نظام تصمیمگیری با برخورد واقعبینانه مسایل را دنبال كند و اجازه ندهند مسایل اقتصادی تحتالشعاع فضای سیاستزده قرار گیرد.
قبل از تحلیل ارقام اعلام شده صادرات غیرنفتی توجه دوستان را به چهار نكته جلب میكنم كه مستقیم از گزارش گمرك استخراج شده است كه نشان میدهد علیرغم تغییرات قابل توجه كمی، به لحاظ كیفی حركت به سمت صادرات غیرنفتی با مضمون توسعهای همچنان با اما و اگر روبهرو است.
اولین نكته این است كه در حالی كه ادعا شده كه میزان درآمد ارزی از محل صادرات غیرنفتی ۲/۴۷ رشد داشته همین گزارش تصریح میكند از نظر وزنی، رشد اتفاق افتاده ۲/۴۸ درصد است. لذا به این معنا است كه ما به طور نسبی با افت قیمت اقلام صادره مواجه هستیم یعنی رابطه مبادله ما روندی همچنان نزولی داشته است. این گفته هنگامی چشمگیرتر میشود كه به نكته دوم گزارش توجه كنید.
نكته دوم، «بیشترین میزان صادرات غیرنفتی به لحاظ وزن و ارزش به كالاهای صادراتی بخش پتروشیمی اختصاص دارد.»
نمیدانم با چه منطقی باید از میان محصولات پتروشیمی به ویژه میعانات گازی را جز صادرات غیرنفتی تلقی كنیم. اما توجه كنید كه از نظر وزنی ۲/۴۲ درصد و از نظر ارزش ۶/۳۸ درصد كل صادرات غیرنفتی به محصولات پتروشیمی اختصاص دارد و میدانید كه در سال ۸۵، نفت، گاز و فرآوردههای آن با بیسابقهترین جهشها در قیمت روبهرو بود و این وضعیت، شدت و افت رابطه نزولی مبادله را بهتر مشخص میسازد.
نكته دیگر اینكه آنچه كه به نام پتروشیمی صادر میكنیم، عمدتاً شامل میعانات گازی، پروپان و بوتان، پلیاتیلن، بنزن و انواع قیر است كه این ۵ قلم، ۸۱ درصد از ارزش كل صادرات بخش پتروشیمی را به خود اختصاص دادهاند كه ویژگی مشترك همه آنها این است كه به صورت تقریباً خام صادر میشوند و از همه مهمتر اینكه میزان ارزش افزوده آنها در اقتصاد ملی بسیار محدود است.
نكته چهارم در این زمینه كه شایسته تأمل بیشتری است اینكه در سال ۸۵ براساس گزارش گمرك بالغ بر ۷ میلیون تن انواع كالاهای صنعتی صادر شد كه ارزش آن بالغ بر ۵ میلیارد دلار بود كه با یك پردازش ساده متوجه میشوید كه اقلام صادرات صنعتی ایران به طور متوسط كیلویی تقریباً ۷۱ سنت ارزش داشتند.
این در حالی است كه از ۲۰ سال پیش به این طرف، متوسط ارزش افزوده كالاهای صنعتی در كشورهای پیشرفته هرگز از دو دلار كمتر نیست و در برخی اقلام در چارچوب ملاحظات اقتصاد مبتنی بر دانایی ارزش افزوده حاصل از یك كیلو مواد به كار رفته به حدود ۵۰ هزار دلار میرسد. به عبارت دیگر سایه سنگین خام فروشی و غلبه وجوه فیزیكی محصولات تولید و صادر شده، بر وجوه مبتنی بر دانایی سنگینی میكند و فاصله میان صادرات سنتی و صنعتی ما از نظر میزان دانایی به كار رفته در تولید آنها ناچیز و نزدیك به صفر است و به روشنی مشخص میشود كه ما همچنان در این زمینه با بحران مفهومی روبرو هستیم. در بخش كشاورزی باز نكته بسیار مهم و قابل توجه این است كه مهمترین اقلام صادرات كشاورزی ما عبارتند از؛